چکیده:
با عنایت به این واقعیت که ملتهای اهل ادب در پی ارتباطات فکری و فرهنگی ناگزیر از تأثیر و تأثر میباشند و با توجه به وجوه مشترکی که از دیرباز بین ایرانیان و پارسیان در ابعاد مختلف همچون شعر و ادبیات و موسیقی وجود داشته، مهمتر از آن زبان مشترک دینی و پیوندی که دین مبین اسلام توانسته است میان آنها در طی نزدیک به دوازده قرن برقرار کند، موجب شده است تا این دو ملت در ارتباط و تعامل با یکدیگر تأثیرات فراوانی بر روی هم بگذارند. یکی از جلوههای این تأثیرگذاری در گستره فرهنگ اسلامی، بی گمان در حوزه بلاغت یا به تعبیری روشنتر زیبایی شناسی سخن پارسی و عرب میباشد. بر همین اساس بر آن شدیم تا گوشههایی از این تأثیر و تأثرات ادبی را بهویژه از منظر نقد زیبایی شناسی مطرح کرده، آنگاه با رویکردی تطبیقی بر ادبیات عرب و پارسی به آسیب شناسی آن بپردازیم؛ به همین منظور برخی از عناوین مبهم و بحث انگیز بلاغت عرب و فارسی همچون تعقید لفظی و ضعف تألیف(از مقوله عیوب سخنوری) و برخی آرایههای بدیعی همانند آرایه تفریق، ترصیع، سجع، و تعدادی از اصطلاحات مشترک در حوزه دانش بدیع و علم بیان نظیر تمثیل، ارسال المثل و تشبیه تمثیل را نقد و ارزیابی نمودیم.
خلاصه ماشینی:
نقد زیباییشناسی علم بدیع با رویکردی تطبیقی بر بلاغت عرب و پارسی تاریخ دریافت: 5/7/96 حبیب الله جدید الاسلامی* تاریخ پذیرش: 6/10/96 حمیده جمال زهی کمال آبادی** چکیده با عنایت به این واقعیت که ملتهای اهل ادب در پی ارتباطات فکری و فرهنگی ناگزیر از تأثیر و تأثر میباشند و با توجه به وجوه مشترکی که از دیرباز بین ایرانیان و پارسیان در ابعاد مختلف همچون شعر و ادبیات و موسیقی وجود داشته، مهمتر از آن زبان مشترک دینی و پیوندی که دین مبین اسلام توانسته است میان آنها در طی نزدیک به دوازده قرن برقرار کند، موجب شده است تا این دو ملت در ارتباط و تعامل با یکدیگر تأثیرات فراوانی بر روی هم بگذارند.
این گرایش مهم ادبی، قبل از کشور های اروپایی و پیش از قرن نوزدهم میلادی در ادبیات مشرق زمین بهویژه در میان ایرانیان و اعراب مورد غفلت و بی توجهی قرار گرفت (همانگونه در مقدمه مقاله نیز اشاره شد) و فقط در برخی از کتابهای علم بدیع و بلاغت عربی و فارسی مانند «البیان والتبییین» جاحظ، «الشعر والشعراء» ابن قتیبه دینوری یا «المعجم فی معاییر اشعار العجم» شمس قیس رازی یا «العمده» ابن رشیق قیروانی و امثال آنها به صورت غیر مستقل و در ضمن فنون دیگر ادبی به مباحثی همچون سرقات ادبی و انواع آن مثل انتحال، سلخ و المام اشاره شد یا از مباحثی همچون «حسن اخذ» یا «توارد خاطرین» نام برده شده که مباحث مذکور از جمله مباحثی است که در ادبیات تطبیقی مورد توجه قرار گرفت.