چکیده:
مفهوم «وحدت اسلامی» در ایران از دوره قاجار تاکنون محل بحث و مناقشه بوده است. این مفهوم در عصر جدید و زمینه نوعی آگاهی دینی و در پاسخ به شرایط جهان اسلام در مواجهه با «غرب» و «استعمار» شکل گرفت. «وحدت اسلامی» ابتدا در شبه قاره هند و سپس در عثمانی و ایران نضج و نشو پیدا کرد. این مفهوم در ایران در ارتباط با مثلث مفهومی «انحطاط ـ خرافه گرایی ـ توحید» پیگیری شد؛ با این حال ویژگی و شاخصه اصلی خود را در ارتباط با طرح و گسترش آن در جهان اسلام حفظ کرد. شاخصه اصلی این بحث، طرح و گسترش آن در زمینهای کلامی ذیل دوگانه مفهومی فرقهگرایی- سکولاریسم بود که موجب ناکارآمدی آن شد.
خلاصه ماشینی:
در هر حال، برای بررسی ورود و طرح بحث مفهوم «وحدت اسلامی» بهویژه در حوزۀ سیاسیاجتماعی آن، در ذیل دوگانۀ فرقهگرایی- سکولاریسم، ابتدا ناچاریم بهاجمال، سیر شکلگیری و گسترش این مفهوم در خاستگاه اصلی آن، یعنی شبهقارۀ هند و سپس گسترش آن در سراسر جهان اسلام و ایران، به نام و به دست سید جمالالدین اسدآبادی را بررسی کنیم.
این دو گرایش، در عمل، مفهوم «وحدت اسلامی» را در چارچوب مفهوم دوگانهانگارانۀ فرقهگرایی و سکولاریسم بررسی و تفسیر کرد، به گونهای که در حوزۀ عمل سیاسیاجتماعی، این انگاره شکل گرفت که برای ایجاد وحدت اسلامی، یا باید با تأکید بر مرجعیت فرقهای خاص بین مسلمانان وحدت ایجاد کرد یا گریزی از سکولاریسم نخواهد بود؛ که البته چنین انگارهای با توجه به زمینههای سیاسی و اجتماعی جهان اسلام، در نهایت منجر به تحققنیافتن آرمان وحدت اسلامی و بلکه برعکس، گسترش فرقهگرایی و رادیکالیسم در جهان اسلام شد.
راه میانه در اینجا به معنای میانهروی سید جمال در نقد افکار سر سید احمدخان نیست، بلکه منظور آن است که سید جمال سعی دارد با وامگرفتن مفاهیم و عناصر موجود در افکار و اندیشههای سر سید احمد و منتقدان سنتگرای او، به عنوان محل تلاقی و نتایج و برآیند مفهوم «وحدت اسلامی» در طول تاریخ اندیشه و عمل سیاسیاجتماعی جامعۀ مسلمانان در شبهقارۀ هند، مجموعهای عملگرایانه از اندیشه و تفکر را طرح افکند که با توجه به زمینههای سیاسی و اجتماعی آن روز جهان اسلام، راهحلی برای مشکل «انحطاط» بیابد.