چکیده:
اسکناس حکایت از مال ندارد. بلکه به منزله مال است و از این رو بی تردید باید آن را عین به شمار آورد. همچنین به
رهن گذاردن اسکناس (پول) توسط بدهکار به طلبکار خویش امری غیر معقول نیست و چه بسا این عمل هم برای راهن
(بدهکار)» هم برای مرتهن (بستانکار) و حتی برای دیگری سودمند باشد بدون آنکه دادن اسکناس (پول) پرداخت بدهی
تلقی گردد بلکه وثیقه طلب قرار میگیرد. تخطی مرتهن از مفاد عقد رهن اسکناس, او را در برابر راهن به خاطر تخلف از
مفاد عقد و امانت مسئول خواهد کرد و البته شکل این مسئولیت را باید در نوع عمل انجام شده توسط مرتهن جستجو کرد.
Paper money is not a symbolic object; it has inherent value in itself. So there's no doubt that it should be considered as a legal object. It will also be reasonable to mortgage paper money in the form of contract of mortgage by debtor to his creditor. Thus، this agreement may be a useful one both for mortgagor (debtor) and mortgagee (creditor) and even for the others. Thus، paper money which is given to the debtor is a pledge for him not for paying debit. If the mortgagee breaches the contract، he/she will be responsible to the mortgagor. We should consider the liability of mortgagor based on the nature of the act done by mortgagee.
خلاصه ماشینی:
"3-2- نقد و بررسی نظریه در رد استدلال مذکور در فوق میتوان گفت دلیل اینکه مقنن در ماده 791 تنها در صورت تلف شدن عین مرهونه از رهن بودن قیمت آن (با توجه به اطلاق واژه بدل) سخن گفته این است که اسکناس (پول) به عنوان مالی دارای ارزش اقتصادی که هم وسیلة نقل و انتقال است و هم خود عوضی در انتقال به شمار میرود، در گذشته رواجی نداشته است و افزون بر آن آنچه در رهن غالب بوده است، اشیایی بوده است که به هیچوجه پول در آن جرگه نبوده است و این خود به این خاطر است که آنچه در گذشته نه چندان دور در ایران به عنوان وجه نقد رواج داشته چیزی جز مسکوکات نبوده است، البته این مسکوکات اغلب به شکل طلا و نقره بوده است که به عنوان عین شناخته شده و در نتیجه قابل رهن گذاردن میباشند و امروزه نیز این مسکوکات در قالب آلیاژهای مختلف در تمامی نقاط دنیا رواج دارند.
در این باره باید گفت، اگرچه مرتهن مفاد قرارداد را نقض نموده است و ممکن است ید خود را ضمانی نماید - با فرض اثبات انتقال مال غیر بودن و رد آن از سوی راهن - اما به نظر میرسد در واقع راهن از این عمل زیانی نبیند زیرا راهن به همان میزانی که پول از سوی مرتهن مورد معامله قرار گرفته است، میتواند با تنفیذ آن به همان میزان نیز دین خود را پرداخت شده بداند؛ مثلا اگر مرتهن پول را قرض داده باشد راهن با رضایت مرتهن و قرض گیرنده میتواند مرتهن را به قرض گیرنده برای دریافت طلب خود حواله دهد."