چکیده:
در رسائل مشرقی ابن سینا استفاده از زبان استدلال را کنار نهاده و حکمت خود را به صورت تمثیل و با استفاده از زبان داستانی بیان می دارد. مقاله حاضر در بررسی دلایل استفاده وی از هنر برای طرح مسائل فلسفی، ابتدا به کارکرد خاص صورت داستانی برای بوعلی پرداخته و نشان می دهد که زبان مخیل شعر در هدایت اخلاقی مخاطبین حکمت ابن سینا از جایگاه خاصی برخوردار است. در ادامه، با بررسی اشتراکات بین هنر و اخلاق در نگاه فلسفی ابن سینا، مبانی نظری طرح مسائل اخلاقی در محملی فراهم آمده از هنر بررسی و ذیل توضیح نقش خیال در فرآیند معرفتی تجرید، استفاده بوعلی از این نوع زبان برای پرداخت به اخلاق مستدل خواهد شد. در انتها نیز، با توسل به نقش واسط خیال بین ادراک از محسوسات و معقولات، پیوند بین ساحات گوناگون اخلاق ابن سینا به عنوان دیگر نتیجه استفاده وی از زبانی مخیل و تمثیلی معرفی خواهد گردید.
خلاصه ماشینی:
اینک، پرسش اساسی این مقاله آن است که چرا بوعلی در رسائل مشرقی بیان فلسفی و زبان استدلالی را کنار نهاده و سعی کرده است حکمت خود را به زبان تمثیل و داستان عرضه کند؟ برای یافتن پاسخ این پرسش ابتدا دلایل دستاویزی بوعلی به ساحت خیال مطرح و زمینهها و تعاریف وی از شعر به عنوان محمل طرح دعاوی اخلاقی و به تبع آن، زمینه جهت تعلیم و تعلم ذهنی مخاطبین او در حوزۀ اخلاق بررسی خواهد شد.
بنابراین، انسان برای رسیدن به کمال خود که سعادت حقیقی او است باید بتواند صورت هر محسوس و معقول را بگیرد: «از مبدأ اول گرفته تا عقولی که فرشتگان مقرب هستند تا نفوسی که فرشتگان هستند پس از آن، تا آسمانها و عناصر و هیأت کل و طبیعت کل» (همان، 193)؛ اما چگونه؟ پرسش این است که این انتقال از محسوس به معقول به چه نحو است و کارکرد قوۀ خیال جوزجانی نیز تجرید را راه دانش و اندر یافتن علم میداند (جوزجانی، 1389: 508).
با این حساب، دلیل اصلی بوعلی در استفاده از صورت تمثیلی و نیز فراخوان وی به ادراک بیان خود توسط قوۀ خیال در انتهای داستان رسالةالطیر مشخص میشود: وی ابتدا قصد دارد با استفاده از صورت تمثیلی، فضایی خیالی به وجود آورد که هر چند همراه با ماده نیست اما از همراهی عوارض ماده چون وضع و مکان و ...