چکیده:
الفاظ و معانی بلند قرآن کریم، سرشار از اصطلاحات و رمزهایی است که بیشتر، شالوده و بنیان عرفان اسلامی را تشکیل میدهد. آیة رویت یا آیة تجلی (اعراف: 143) یکی از پرکاربردترین آیات قرآن کریم در تبیین مبانی عرفانی است. شرح معراج موسی(ع) و قرارگرفتن در خطاب «لنترانی»، در متون عرفانی منظوم و منثور فارسی بازتاب بسیاری داشته است. عارفان به تفسیر و تحلیل اندک و سادة مفسران از این آیه بسنده نکردهاند. آنان همواره کوشیدهاند تا با توسل به داستان موسی(ع)،برداشتهای نو و ژرفی از آیه ارائه دهند و افزونبر بیان آموزههای عرفانی از احوال سالک در مسیر سلوک نیز یاد کنند. هدف این مقاله مقایسه و تبیین جنبههای تمایز و تشابه آرای مفسران و عارفان دربارة این آیه و بررسی و تحلیل بهرهگیری عارفان از محتوای آن است. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل تطبیقی متون انجام میشود. آنچه با مطالعه و کنکاش در این آثار به دست میآید، بیانگر استشهادهای پیاپی این دو گروه به آیة تجلی در پنج بحث اصلی است: تقاضای رویت، شهود پروردگار، پاسخ لنترانی خداوند، تجلی بر کوه طور، بیهوشی موسی(ع). عارفان با استفاده از زبان رمزی و اشاری خود از آنها به محبت، شوق، مشاهده، غیرت، تجلی و فنای سالک یاد کردهاند و این مباحث را شرح و تبیین میکنند.
The words and meanings of the Holy Quran are rich and have terms and mysteries that often form the basis of Islamic mysticism. Verse 143 of Sura Araf called "sighting verse" or "verse of manifestation" is one of the most widely used verses of the Holy Qur'an in explaining the mystical foundations that describes the ascension Moses (peace be upon him) and referred to as "Len Trani" and has a wide reflection in Persian scriptural and mystical books. In contrast to the commentators, mystics did not appreciate the slight and simple analysis of the subject matter of this verse, and have always sought to draw new and profound impressions through the story of Moses (peace be upon him) expressing their mystical teachings and mentioning the status of the seeker on the path to the journey. The purpose of this paper is to compare and distinguish between the opinions of commentators and mystics about this verse, and to analyze the utilization of this verse by mystics. This has been done by comparative analysis of texts. What is achieved by studying these works indicates that these two groups repeatedly invoke the verse in five major topics of the demand for sight, the Lord's witness, the Lord's response, the manifestation of the Mount, and the anesthetics of Moses (peace be upon him). Using their codenames and references, mystics have interpreted them as love, enthusiasm, observance, zeal, manifestation, and mortality of the seeker, and have explained and described these topics.
خلاصه ماشینی:
کلیدواژهها [English] Sighting Verse, Moses, Meeting of God, Enthusiasm, Manifestation, Mortality اصل مقاله 1ـ مقدمه آیة تجلی بهطور آشکار در قرآن کریم چنین آمده است: «و لما جاء موسی لمیقاتنا و کلمه ربه قال رب أرنی أنظر إلیک قال لن ترانی ولکن انظر إلی الجبل فإن استقر مکانه فسوف ترانی فلما تجلی ربه للجبل جعله دکا وخر موسی صعقا فلما أفاق قال سبحانک تبت إلیک وأنا أول المؤمنین» (اعراف: 143)؛ و هنگامیکه موسی به میعادگاه ما آمد، و پروردگارش با او سخن گفت، عرض کرد: «پروردگارا!
2ـ تقاضای رؤیت موضوعی که دربارة آن بسیار بحث شده است، ارائه دیدگاههایی متفاوت از درخواست موسی است؛ مبنیبر اینکه آیا این تقاضا ازسوی موسی بوده است یا اینکه این پیامبر الهی درخواست قوم خود را به پروردگار عرضه کرده است؟ برخی مفسران آن را تقاضای قوم و یا سفیهان قوم موسی(ع) دانستهاند و معتقدند که چنین درخواستی شایستة مقام پیامبری اولوالعزم نیست؛ برای مثال ابوالفتوح رازی در تفسیر خود پس از شرح گستردهای از داستان قوم بنیاسرائیل، درخواست رؤیت را ازسوی قوم موسی مطرح میکند.
2ـ تقاضای رؤیت موضوعی که دربارة آن بسیار بحث شده است، ارائه دیدگاههایی متفاوت از درخواست موسی است؛ مبنیبر اینکه آیا این تقاضا ازسوی موسی بوده است یا اینکه این پیامبر الهی درخواست قوم خود را به پروردگار عرضه کرده است؟ برخی مفسران آن را تقاضای قوم و یا سفیهان قوم موسی(ع) دانستهاند و معتقدند که چنین درخواستی شایستة مقام پیامبری اولوالعزم نیست؛ برای مثال ابوالفتوح رازی در تفسیر خود پس از شرح گستردهای از داستان قوم بنیاسرائیل، درخواست رؤیت را ازسوی قوم موسی مطرح میکند.