چکیده:
در طول قرن دهم قمری/شانزدهم میلادی، ازیکطرف جنگهای مکرر با عثمانی و ازبکان و ناآرامیهای داخل کشور و ازطرفدیگر شیوع بیماریهای واگیردار، بهخصوص در اواخر قرن، از موانع مهم در رشد جمعیت بودند. در طول قرن یازدهم قمری/هفدهم میلادی، پس از اقدامات شاه عباس اول، کشور دورهای از امنیت داخلی و خارجی را شاهد بود و از اوایل این قرن، جمعیت رشد یافت که بیشترین رشد آن به دﻫﮥ هفتاد این قرن مربوط است. در این زمان، جمعیت ایران بیش از دهمیلیون نفر و جمعیت اصفهان حداقل ششصدهزار نفر بود. در این زمان، نرخ رشد جمعیت از میزان تولید بیشتر شد و بهعلت ایستایی فنآوری تولید، میزان تولید جوابگوی این نرخ جمعیتی نبود. در سالهای پایانی حکومت شاه عباس دوم این افزایش جمعیت و خشکسالیها بحرانهایی را باعث شد؛ اما خشکسالی و قحطیهای پیدرپی دﻫﮥ 1080ق/1670م و بیماری طاعون دﻫﮥ 1090ق/1680م از میزان جمعیت کاست و تعداد جمعیت سیر نزولی گرفت؛ بهطوریکه در دﻫﮥ 1120ق/1710م، تعداد جمعیت نهمیلیون نفر شد و پسازآن نیز کاهش یافت. از زمان شاه عباس اول تا پایان دﻫﮥ 1070ق/1660م، توﺳﻌﮥ کشاورزی همگام با افزایش جمعیت بود و هرچند فنآوری و ابزار تولید تغییر چندانی نکردند، افزایش عرﺿﮥ منظم آب و زمینهای زیر کشت به افزایش تولید منجر شد. این مقاله برآن است تا تغییرات جمعیتی دورﮤ صفویه را باتوجه به وضعیت کشاورزی و موانع جمعیت، به روش توصیفیتحلیلی و براساس اطلاعات کتابخانهای بررسی کند.
Population size of Iran in Safavid period during the 15th century didn?t exceed 6 million due to continuous wars against Ottomans and Uzbeks، unrest in the interior، and on the other hand، the spread of contagious diseases، especially at the end of century. During the 16th century، after proceeding of Shah Abbas I، the country witnessed a period of inside and outside security، and since the beginning of century، the size of population increased، which is most closely related to the seventies of this century. At this time، the population of Iran was more than 10 million people and the population of Isfahan was 600،000. At this time، the population growth rate was more than productivity، and due to the stagnation of production technology، production was not responsive to this demographic rate. In the final years of the reign of Shah Abbas II، this population growth and droughts caused crises. But، continuous drought and famines in 1670s and pestilence in 1680s decreased the population and population size descended، and in 1710s it became 9 million and then declined. From the time of Shah Abbas I to the end of the 10th century AH/ 1660 AD، agricultural development was consistent with population growth، and although technology and manufacturing tools did not change much، increased in water supply and cultivation continued to increase production. This paper seeks to investigate the demographic changes of the Safavid period in terms of agricultural situation and population barriers، using a descriptive method and based on library information.
خلاصه ماشینی:
بهعقیدﮤ شاردن، در دوره شاه صفی جمعیت شیراز به میزان چشمگیری تقلیل پیدا کرد (شاردن، 1375: 3/1167) که تعداد 75هزار نفر برای ﻧﻴﻤﮥ دوم قرن یازدهم قمری/هفدهم میلادی، معقول است (متی، 1393: 159).
این ادعای اروجبیگ که در اوایل قرن یازدهم قمری/هفدهم میلادی نزدیک به 100هزار خانوار در این شهر اسکان داشتند، اغراقآمیز است (بیات، 1338: 59)؛3 اما در اواخر دورﮤ شاه عباس اول، هنوز شهر بزرگی بود (دلاواله، 1370: 288) که محل سکونت بیش از بیستهزار خانوار بود (Herbert, 1928: 202).
لار در اواخر دورﮤ شاه اسماعیل اول نزدیک به چهارهزار نفر جمعیت داشت (تطیلی، 1393: 344)؛ اما در زمان شاه عباس اول، تعداد خانوارهای آن بین دوتاسههزار بود (فیگوئرا، 1363: 87).
ازطرفدیگر، اگر از ابتدای قرن یازدهم قمری/هفدهم میلادی به سمت دﻫﮥ هشتاد همین قرن حرکت کنیم، شواهد مربوط به این دوره از افزایش جمعیت در این چند دهه حکایت میکنند؛ همچنین در طی این چند دهه، موانع کاهش جمعیت مانند بلایای طبیعی و بیماریهای واگیردار به کمترین مقدار خود رسید؛ بهطوریکه اولئاریوس از کمی وقوع طاعون در قلمرو صفویه، در مقایسه با آلمان، خبر میدهد (اولئاریوس، 1385: 249).
با نگاهی به وضعیت کشاورزی، افزایش یا کاهش جمعیت در دورههای موضوع بحث نیز درخور توضیح است؛ بهعبارتیدیگر، از زمان شاه عباس اول تا پایان دﻫﮥ 1070ق/1660م، توسعه کشاورزی با افزایش جمعیت همگام بود؛ اما پس از این دوره، خشکسالیهای پیدرپی و بیماریهای واگیردار و نبود امنیت از توﺳﻌﮥ کشاورزی جلوگیری کردند.