چکیده:
هدف مقالهی حاضر، بررسی رابطهی ابعاد سرمایهی اجتماعی بر مشارکت سیاسی زنان شهر اهواز است که از دیدگاههای جامعهشناختی مربوط به مشارکت سیاسی استفاده شد. این پژوهش به صورت پیمایشی و ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه است. جامعهی آماری پژوهش شامل کلیهی زنان 18تا 64 سال شهر اهواز، که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر تعیین شد. از لحاظ زمانی این پژوهش در سال 1396-1395 اجرا شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که متغیرهای مستقل پژوهش (سن، درآمد، تحصیلات، قومیت، وضعیت تأهل، سرمایهی اجتماعی، اعتماد اجتماعی، احساس بیقدرتی، وفاق اجتماعی و پیوند اجتماعی) با متغیر وابسته (مشارکت سیاسی) رابطهی معناداری دارند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر نشان میدهد که بیشترین تأثیر را بر متغیر و ابسته متغیر اعتماد اجتماعی و کمترین تأثیر را متغیر میزان درآمد داشته است. در مجموع متغیرهای مستقل پژوهش 3/14 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کردهاند و 7/85 درصد از واریانس تبیین نشده متعلق به متغیرهایی است که در این پژوهش مورد استفاده قرار نگرفتهاند.
This study aimed to investigate the relationship between social capital and political participation of women in Ahvaz, that sociological perspective which related to political participation were used.This survey and data collected through questionnaire. The study population included all 18 to 64 years old women in Ahvaz that the sample size was determined based on Coceran frame 384 of people.In terms of time this study was conducted in the years 2016-2017. The research result shows independent variables such as (age, income, education, ethnicity, material status, social capital and social trust, sense of powerlessness, social cohesion and social link) with dependent variable (political participation) have significant relationship. The results of regression analysis and path analysis show that social trust variable had the greatest impact on dependent variable and income level had the minimal impact on it. Totally, independent variables were explained 14/3% of the variance in the dependent variables, and 85/7% of not explained variance belongs to variables that have not been used in this study.
خلاصه ماشینی:
پورنعمت (١٣٨٥)، در پژوهشی با عنوان: بررسی رابطه ی سرمایه ی اجتماعی با میزان مشارکت سیاسی زنان (مورد مطالعه : زنان بالای ١٨ سال شهر شیراز) که به روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه صورت پذیرفته است و همچنین متغیر سرمایه ی اجتماعی را به سه بعد سرمایه ی اجتماعی برونگروهی، سرمایه ی اجتماعی درونگروهی و سرمایه ی اجتماعی ارتباطی و متغیر مشارکت سیاسی را به دو بعد نگرش نسبت به مشارکت و شیوهی مشارکت تقسیم کرده است ، نتیجه گرفته است که همبستگیهای معناداری میان این سه بعد از سرمایه ی اجتماعی و میزان مشارکت سیاسی پاسخگویان وجود دارد و بدین ترتیب فرضیه های ساخته شده در مدل تأیید میگردند.
شکور٢ و همکاران (٢٠١٣)، در پژوهشی با عنوان: ارزیابی عوامل مؤثر بر مشارکت سیاسی زنان (مطالعه ی موردی: شهر جهرم)، که به روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه صورت پذیرفته است به این نتیجه رسیدهاند که بین متغیرهای سطح 1 ZiaratiKhalili 2 Shakoor تحصیلات، نوع شغل و طبقه ی اجتماعی زنان با مشارکت سیاسی آنها رابطه ی معناداری وجود دارد (شکور و همکاران، ٢٠١٣: ٢٣).
نتایج بدست آمده از آزمون آماری مورد استفاده در این پژوهش نشان میدهد که به نظر میرسد بین متغیر سطح تحصیلات و میزان مشارکت سیاسی زنان رابطه ی معناداری وجود دارد.
نتایج بدست آمده از آزمون آماری استفاده شده در این پژوهش نشان میدهد، که به نظر میرسد بین متغیر سرمایه ی اجتماعی و میزان مشارکت سیاسی رابطه ی معناداری وجود دارد.