چکیده:
جوامع سنتی ایران، سازوکارهایی با سنخ متفاوتی برای حل بحرانهای اجتماعی (قتل، نزاع و اختلاف گروهی) تجربه کردهاند. پژوهش حاضر با رویکرد تاریخی ـ تحلیلی و با الهام از دیدگاه دورکیم (عدالت ترمیمی و کیفری)، به تحلیل سازوکارهای مدیریت نزاع و میزان انطباق و افتراق این سازوکار با دیدگاه دورکیمی، پرداخته است. نتایج نشان میدهد که چهار سنخ رویکرد عدالت ترمیمی (اصل اعتماد، گفتگو و مشارکت، میانجیگری و اصل آیندهنگری) در سازوکارهای مدیریتی ایران قابلشناسایی است، اما اصل داوطلبانه بودن در سنخ سنتی نمود چندانی ندارد. به این معنی که جامعه سنتی ایران به سبب هنجار بودگی فرهنگ جمعگرایی (سلسله مراتبی)، غلبه وجدان جمعی، ساختار موزائیکی جوامع (قطاعی و کندویی) و بافت ناهمگون آن، بستر توسعه حقوق ترمیمی از نوع دورکیمی (جامعه مدرن مبتنی بر تقسیمکار) را نداشته است. این سنخ از جوامع، از مکانیسم خاصی در مدیریت نزاع ایلی ـ گروهی بهره برده که با گونهی عدالت ترمیمی و کیفری بسیار متفاوت و متمایز هست؛ رویکردی که از ساختار سیاسی و اجتماعی ـ فرهنگی حاکم متأثر بوده و در قالب آیینهای سنتی نمود اجتماعی یافته است.
The traditional societies of Iran have experienced different ways of solving social crises (murder, conflict and group disputes). The present research is based on a historical-analytical approach inspired by Durkheim's view (restorative and criminal justice) to analyze the mechanisms of conflict management and the degree of adaptation and differentiation of this mechanism with Durkheim's view.The results show that the four types of restorative justice approach (trust, dialogue and participation, mediation and the principle of futurism) can be identified in Iran's management mechanisms, but the principle of voluntariness in the traditional way is not very clear. This means that the traditional society of Iran, due to the norm of hierarchical culture, the collective conscience, the Sectoral structure of societies (Hive structural) and its heterogeneous texture, are not the basis for the development of Durkheim-type restorative rights (modern society based on division of labor). This type of community has used from a specific mechanism for managing of struggle, which is idiference with variety of restorative and criminal justice, an approach which has been influenced by the political and socio-cultural structure of the society and has been found in the form of traditional social rituals.
خلاصه ماشینی:
جدول ١: فهرست منابع انتخاب شده جهت گردآوری اطلاعات تاریخی عنوان پژوهش تاریخی ـ جامعه شناختی عشایری (١٣٩٥)، جامعه شناسی نزاع و درگیری در استان اردبیل ، تهران: مطالعات پژوهشگاه ناجا نیازی و عشایری (١٣٩٤)، نزاع دسته جمعی در جوامع عشایری ایران، تهران: سخنوران احمدی اوندی (١٣٩٤)، مطالعه جامعه شناختی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر نزاعهای دسته جمعی (شهرستان ایذه)، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران فرهمند (١٣٩٠)، نگاهی به نهادهای مشابه شورای حل اختلاف قبل از انقلاب اسلامی ایران، ماهنامه ی دادرسی شمارهی ٨٦ بهروان (١٣٩٠)، جامعه شناسی روستایی، تهران: انتشارات جامعه شناسان طالب (١٣٨٩)، مدیریت روستایی در ایران، تهران: دانشگاه تهران: مؤسسه ی انتشارات تهران ایمانی جاجرمی و عبدالهی (١٣٨٨)، بررسی تحولات مدیریت روستایی در ایران از مشروطیت تا زمان حاضر، فصلنامه ی راهبرد، سال هجدهم ، شمارهی ٥٢ رکن الدین افتخاری و همکاران (١٣٨٨)، ارزیابی نقش شورای حل اختلافات روستایی در امنیت قضایی روستاییان، مجله ی علوم اجتماعی دانشکدهی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد قاسمی و مروتی (١٣٨٨)، همیاری سنتی ایلامیان، تهران: انتشارات دانشگاه ایلام طالب و عنبری (١٣٨٧)، ابعاد تغییر و توسعه در جامعه ی روستایی ایران، تهران: انتشارات دانشگاه تهران طالب و بخشیزاده (١٣٨٨)، سازمانهای متولی توسعه ی روستایی در ایران، تهران، پیوند مهر: نهضت پویا محمودیجانکی (١٣٨٧)، زمینه های تاریخی ـ اجتماعی شکل گیری خانه ی انصاف و شورای داوری، مجله ی حقوقی شمارهی ٦٢ رکن الدین افتخاری و همکاران (١٣٨٦)، نگرشی نو به مدیریت روستایی با تأکید برنهادهای تأثیرگذار، (رجوع شود به تصویر صفحه) ب) تحلیل جامعه شناختی در این بخش جهت تحلیل جامعه شناختی از شیوههای مقابله با نزاع در جامعه ی روستایی ایران از سنخ نمونه های آرمانی استفاده میشود.