چکیده:
غالبا در مطالعات روابط بینالملل، امنیت کنشگران بهخصوص در عرصه منطقهای بهعنوان یکی از اصول مسلم در سیاستخارجی کشورها انگاشته میشود؛ بهویژه آنکه مسائل سیاسی- امنیتی بعد از تحولات بیداری اسلامی در منطقه، نوعی بهم پیوستگی در میان بازیگران منطقه بهوجود آورده است که این مسئله بر تشدید دغدغههای امنیتی در خاورمیانه افزود. بههمین دلیل، امروزه بازیگران منطقهای در خاورمیانه که دارای منافع متقابلاند، عموما جهت حفط بقای خود، چهارچوب مجموعههای امنیت منطقهای را مورد توجه خود قرار دادهاند. در این راستا از جملهی دستور کارهای امنیتی در منطقه خاورمیانه بحران در یمن میباشد که ممکن است دامنه امنیتی این بحران به سایر مناطق نیز تسری یابد. بدینسان، جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک بازیگر فعال و هژمون منطقهای از زمان شروع و اوج گیری بحران در یمن تلاش نمود که در راستای ﺗﺄمین امنیت منطقهای خود، رویکرد حمایتگرایانه و امنیتی را در قبال دولت- ملت در یمن اتخاذ نماید. بنابراین، کانون بحث این پژوهش بر مساعی جمهوری اسلامی ایران در اموری نظیر تلاش در زمینه حفظ محور مقاومت، حفظ نفوذ ایدئولوژیکی و منطقهای خود و نیز امنیت ژئوپلیتیک یمن قرار گرفته است. در همین راستاپرسش اصلی پژوهش حاضر این است که: مواضع جمهوری اسلامی ایران در قبال بحران یمن بر مبنای کدام رویکرد در سیاست خارجی قابل تحلیل است؟ جهت پاسخی منطقی به این ﺳﺆال، فرضیه زیر بهسنجش گذاشته میشود: جمهوری اسلامی ایران با عنایت بهجایگاه راهبردی یمن در معادلات منطقهای و نیز جهت ارتقای ضریب امنیتی خود در منطقه، رویکرد امنیتی را در قبال این بحران اتخاذ نموده است.
Iran's relation with its western neighbor is one of the most unusual in the history of foreign relations in international Relations. This relation has included long-term dispute periods and short-term period of peace and coexistence in recent centuries. From 1958 to 2003, there were many severe disputes between two countries that led to eight-year war between them. After escalation the war in Syria and Neo salafist groups’ arrival in this country, most of the Syria’s neighbors are also involved in this crisis. Among these neighbors, Iraq is confronted with a crucial situation. The invasion of Neo salafist groups, especially Islamic State in Iraq and Sham (ISIS), to Iraq due to a crucial condition for both Iraq and Iran. Therefore, the expansion of ISIS presence results in creating a common threat for these neighbors and encourages them to create the balance of threat. This article aims to investigate the impact of ISIS’ expansion to Iraq on creating a balance of Threat in Iraq-Iran relations.
خلاصه ماشینی:
نوآوری پژوهش حاضر در این است که هیچ کدام از پژوهش های یاد شده به طور جامع و مانع مسئله ی مورد بررسی ما را در این پژوهش پوشش نمیدهند؛ به عبارت بهتر به کارگیری چهارچوب نظری مجموعه امنیتی منطقه ای باری بوزان ، سؤال و فرضیه جدید، روزآمدبودن مسئله پژوهش ، استفاده از نقشه های رنگی و مصور بودن پژوهش جهت تبیین اهمیت مسئله و نیز وجود سناریوهای آینده پژوهی راجع به پیش بینی آینده بحران یمن و امنیت منطقه ای ایران از جمله ی مهمترین نوآوریهای آن میباشد.
از همین رو، جمهوری اسلامی ایران تلاش های عربستان سعودی را برای مدیریت تحولات یمن و به قدرت رساندن جریان های وابسته به آن ها نظیر نحله های تروریستی - تکفیری را با حساسیت خاصی دنبال میکند و خواستار نقش آفرینی همه جریانات مذهبی و سیاسی در جهت حل و فصل مسالمت آمیز بحران در این کشور است (نجات و دیگران ، ١٣٩٥: ١٦٧).
٤- سناریوی تداوم روند بیثباتی و شکل گیری حکومت جدید سناریوی آخر این است که روند ناآرامیها و بیثباتیها و نیز تخاصم نظامی ائتلاف سعودیها همچنان ادامه پیدا کند و دولت کنونی در یمن دچار فروپاشی شود و نیز از ورود گروه شیعی انصارالله جهت حضور در قدرت اجرایی ممانعت به عمل آید، اما به عنوان یک قوه مستشاری در کانال های قدرت حضور داشته باشد؛ همچنان که این اقدام قبلا از سوی انصارالله در جریان تحولات یمن از طریق تعیین دو مشاور برای رئیس جمهور مستعفی به نام های صالح و السماط انجام شده بود.