چکیده:
نظامی از کارکردهای مختلف گفتگو برای نشاندادن احساسات قهرمانان و شخصیتپردازی استفاده میکند؛ خسرو و شیرین نمونهای موفق در این زمینه است. البته جغرافیای فرهنگی و چیرگی حب عذری، از گفتگوی مستقیم دلدادگان در داستان لیلی و مجنون جلوگیری میکند. نظامی برای جبران این مشکل، از شگردهایی مانند تکگویی و گفتگو با شخصیتهای فرعی و نامهنگاری بهره میبرد. امیرخسرو در این زمینه از نظامی تقلید کرده است. این پرسش مطرح است که مهمترین جنبههای تفاوت در شخصیتهای پدیدارشونده با این گفتگوها چیست و تفاوت شخصیتپردازی در دو اثر، برخاسته از چه عواملی است؟ در این پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی گفتگوهای دلدادگان بررسی و مقایسه میشود. نتایج پژوهش نشاندهندۀ تفاوت نگرش شاعران به داستان و بهویژه بیتوجهی دهلوی به فضای اصلی قصه و درنتیجه تفاوت در شخصیتپردازی است. دلدادگان در اثر نظامی به فرهنگ اجتماع و بایستههای عشق پاک، پایبند هستند. لیلی کمتر و سنجیدهتر سخن میگوید و سخنان او سیمای بانویی قبیلهنشین اما عاشق را در ذهن پدیدار میکند. مجنون نیز با همۀ دیوانگی، بسیاری از ویژگیهای جامعۀ مردسالار را با خود دارد؛ اما گویا یک قرن فاصله میان دو شاعر و تأثیرپذیری از دربار هند موجب شده است شخصیت دلدادگان در اثر دهلوی، از فضای اصلی قصه فاصله بگیرد و بیشتر به مردم عادی معاصر او شباهت یابد. تغییر برخی حوادث نیز به سبب همین نگرش ویژة دهلوی به داستان است.
Nezami is one of the greatest poets and writers who tried his best to employ different functions of the dialogue to characterize and express the emotions of the characters of his stories. The story of Khosrow and Shirin is a good example in this regard، but the cultural geography and sovereignty of the pure Love، has prevented transparent and direct dialogue between the lovers of the story in Leili and Majnoon story. To solve this problem، Nezami uses techniques such as monologues، dialogues between the main characters and minor characters، and letter writing. Amir Khosrow Dehlavi has imitated Nezami in this regard. The questions raised in this research are then regarding detecting the outstanding differentiating features of the characters of the two works and the differences of their ways of characterization. To answer the afore-mentioned questions، a descriptive-analytical method of research was employed to compare and contrast the indirect dialogues between the characters of the two works. The comparison and analysis of dialogues between the lovers of the two stories showed that the attitudes of the two authors towards this issue are different، which led to two different characterizations. The lovers of Nezami’s story are loyal to the social norms and pure love. Leili talks less and eloquently and her talks show the face of a nomadic Lady. Majnoon، with all his insanity and love، enjoys most of the characteristics of a patriarchal society، with all the madness، but it seems that a century-long distance between the two poets and the influence of the Indian court has made the lovers' personality distant from the main story and more to the ordinary people of the contemporary era. The change of some of the events of the story is at the service of Dehlav’s special views in this story.
خلاصه ماشینی:
پرسشهای پژوهش مهمترین مسئله این است که تفاوت شخصیتهایی که از گفتگوهای لیلی و مجنون در دو اثر پدیدار میشود، برخاسته از چه عواملی است؟ دیدگاه هریک از هنرمندان به داستان و محیط اجتماعی آنان چه تأثیری بر آفرینش گفتگوها و شیوة بیان و محتوای سخنان شخصیتها داشته است؟ پیشینۀ پژوهش در موضوع گفتگوی دلدادگان، مقالۀ «واپسین گفتگوی دلدادگان در منظومههای عاشقانۀ فارسی» (حدادی، 1391)، تنها گفتگوهای پایانی دلدادگان را (با اشاره به گفتگوها) در شانزده اثر غنایی در ادب فارسی بررسی کرده است.
در این پژوهش منظومۀ لیلی و مجنون برای بررسی و مقایسه انتخاب شد تا نخست روشن شود نظامی و امیرخسرو هریک چه شگردهایی به کار گرفتهاند تا از تنگنای برخاسته از نداشتن گفتگوی مستقیم خارج شوند؛ دیگر اینکه روشن شود هریک از شاعران چه سخنانی بر زبان شخصیتهای محدود در این داستان، با آغاز و انجام مشخص، گذاشتهاند و نیز اینکه شخصیتهایی که از میان گفتگوهای لیلی و مجنون در هر اثر پدیدار میشوند، چقدر از جامعة معاصر شاعران و نگاه آنان به داستان تأثیر گرفتهاند؟ گمان نگارندگان آن است که شخصیتپردازی دهلوی از برداشت ویژة او از مفهوم و مصداق عشق و دلدادگی در روزگار شاعر تأثیر پذیرفته است.
این سوز و گدازها که به عاطفیترین شکل بیان شده است، میزان عاطفه را در روایت نظامی بیشتر کرده است؛ برای نمونه، وقتی مجنون گوزنی را از دام صیاد آزاد میکند، همراه با درد دل با او، اینگونه با لیلی راز و نیاز میکند: تو دور من از تو نیز هم دور رنجور من و تو نیز رنجور پیری نه که در میانه افتد تیری نه که بر نشانه افتد یادی که ز تو اثر ندارد بر خاطر من گذر ندارد (نظامی، 1390: 91) جملههای ساده اما تأثیرگذار مجنون افزونبر نشاندادن درماندگی عاشق و معشوق، بیانگر اشتیاق آنان است.