چکیده:
«تفسیر سیاسی»، بخشی از علوم انسانی اسلامی است که تاکنون تلاش ویژهای برای ساماندهی آن بهعمل نیامده، و سوالات بسیاری پیرامون آن مطرح شده است. از جمله اینکه مبانی، اصول و قواعد معینی برای عملیات تفسیری، با رویکرد سیاسی را میتوان معرفی کرد، این مبانی، اصول و قواعد کداماند؟ گام نخست، معرفی «مبانی فلسفة علمی تفسیر سیاسی» پس، کشف مبانی دانشی و استخراج اصول و در نهایت، قواعد تفسیر سیاسی است. ناظر بر گام اول، فرضیه این است که میتوان مبانی فلسفة علمی تفسیر سیاسی قرآن را کشف و معرفی کرد. جمعآوری اطلاعات این پژوهش، کتابخانهای است و تحقیق به روش توصیف و تحلیل صورت گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"1. کلیات و مباحث مقدماتی مبانی تفسیر سیاسی با اینکه عملیات تفسیری، در طول تاریخ در ابعاد مختلف اعتقادی، فقهی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی پیگیری شده و برای برخی همچون تفسیر روایی(فاکر میبدی،1391)؛ فقهی، تنزیلی(بهجتپور، 1392) و فلسفی(فلاحپور، 1389) مبانی، اصول و قواعدی تنظیم شده و عموما به صورت دانشهای تفسیری مطرح شدهاند، ولی تفسیر سیاسی، بهرغم نیازمندی برآمده از تشکیل دولتهای اسلامی، چنین سازمانی نیافته است.
مگر بتوان از روی تسامح، از برخی پایاننامهها مانند نقش جریانات سیاسی بر تفسیر و مفسران در زمان پیامبر، صحابه، و تابعین نوشته علیرضا رستمی یا کتابهایی مثل تفسیر سیاسی قرآن در ایران معاصر نام برد(همان، 1392،)، اما وی نیز از حیث فقر مبانی و اصو ل و قواعد نظاممند، در عملیات تفسیر سیاسی، در صدد بررسی بر نیامده است.
همچنین، دسترسی به تشریعات سیاسی قرآن، برای مهندسی حیات سیاسی، ابتنای نظام اسلامی بر تشریعات مذکور، جلوگیری از سلطه علوم انسانی غربی بر مدیریت زندگی سیاسی، تولید الگوها و بنیانهای قرآنی برای تشکیل دولت و نقشهراه، پاسخ قرآنی به شبهات کلان سیاسی و جلوگیری از رخنه در مبانی اعتقادی نظام اسلامی، برون رفت از تجویزات فلسفههای سیاسی معارض اعتبارسنجیشان با مبانی قرآنی معتبر، بخش مهمی از این ضرورتها میباشند.
برای مثال، در حالی که طبق مبانی قرآنی مهمی مانند جامعیت قلمروی قرآن(مصباح، 1390، ج1، ص242؛ جوادی آملی، 1383الف، ص 289)، حیات اجتماعی و سیاسی، در کنار حیات فردی، بخشی از قلمروی گسترده رسالتی است که قرآنکریم، هدایت بشر را در آن عرصه بر عهده دارد(ر."