چکیده:
هرمنوتیک به عنوان یکی از مهمترین علوم دانش بشری که زادگاه آن در غرب است بعنوان یک علم نوظهور در قلمرو فرهنگ در برخی از علوم و خصوصا متون تفسیری مغرب زمین تاثیر جاودانه گذاشته است و جایگاه ارزشمندی در حوزه تفکر بشری داشته است. در این مقاله با عنایت به ورود هرمنوتیک به جهان اسلام، به دو بخش هرمنوتیک فلسفی و روشی پرداخته شد که هرمنوتیک فلسفی، مفسرمحور و هرمنوتیک روشی مولفمحور است تا مبانی مشترک هرمنوتیک کلاسیک و شیوه تفسیری مسلمین در فهم متون دینی ومتون اندیشههای سیاسی مشخص شود؛ بنابراین مهمترین سوال پژوهش حاضر این بود که از دو روش هرمنوتیک فلسفی و هرمنوتیک روشی کدام یک با سبک تفسیری متون و اندیشههای مسلمین سازگار است؟ نتیجه بررسی این شد که هرمنوتیک فلسفی به دلیل رویکرد نسبیگرا در تفسیر متون، گزینه مناسبی برای متون مقدس مسلمین نیست و هرمنوتیک روشی به خاطر رویکرد مولفمحور، گزینه مناسب برای متون دینی مسلمین است و میتوان از این نوع هرمنوتیک در تفسیر متون دینی بهره لازم را برد.
Application of Hermeneutics to Muslims’ Interpretive Texts (With Emphasis on Political Thought Literature)
نویسندگان [English]
Qorban-ali Qorbanzadeh Savar1؛ Ali shariatmadari2
1Assistant Professor, Department of Political Science, Imam Khomeini International University
2MA (Political Science), Imam Khomeini International University
چکیده [English]
Hermeneutics, as one of the most important branches of knowledge under human sciences, has its roots in the West. As a newly emerged knowledge in the field of culture, hermeneutics has shown its unremitting influence on some sciences, particularly on interpretive texts of the West, to reserve a highly valuable status for itself in human intellectualism. With respect to the introduction of hermeneutics to the world of Islam, this paper explicates the two subdivisions of philosophical and methodological hermeneutics. Philosophical hermeneutics is interpreter-oriented while methodological hermeneutics is author-oriented. The paper tries to explore the common fundamentals between classic hermeneutics and the interpretive method of the Muslims in understanding religious texts and the religious thought literature. Therefore, the principal question this paper proposes is this: From the two philosophical and methodological hermeneutics, which one is compatible with text interpretation style of Muslims and their thoughts? The findings of the paper show that philosophical hermeneutics is not an appropriate method for interpretation of the sacred texts of the Muslims due to its relativistic approach in interpretation of the texts. Therefore, methodological hermeneutics – for its author-oriented approach – is appropriate for interpretation of the religious texts of the Muslims.
خلاصه ماشینی:
(ريخته گران ، ١٣٧٨: ٩) مسئله اين پژوهش کاربرد هرمنوتيک غربي در تفسير متون و انديشه هاي اسلامي و بررسي اين موضوع است که آيا هرمنوتيک براي علوم اسلامي و انديشه هاي سياسي يک چالش يا يک فرصت است ؟ بنابراين ، سؤال اصلي پژوهش حاضر اين است که آيا امکان کاربرد هرمنوتيک در فهم متون تفسيري مسلمين وجود دارد و در صورت امکان ، از چه جنبه اي است و اثر آن چيست ؟ آيا باعث معرفت جديد و موجب پيشرفت دانش و انديشه مسلمين مي شود؟ واژه شناسي «هرمنوتيک ارسطو واژه "هرمنيا" يا تأويل را در العبارت ، دومين بخش کتاب ارغنون بکار برد و نشان داد که واژگان نه تنها، نماد موقعيت هاي ذهن هستند بلکه سخن در حکم تأويل واقعيت است و هرمنوتيک را نظريه عام درباره معنا دانست .
اما علوم اسلامي در شاخه هاي مختلف آن به ويژه فقه ، کلام و تفسير، ارتباط وسيع و عميق با فهم و تفسير متون ديني دارد و از اين رو، عالمان اسلامي در مراجعه به متون ديني از نظريه تفسيري پيروي مي کنند و مباحث پژوهشگران ديني در زواياي مختلف ، مشابه نظريات هرمنوتيک است .
(واعظي ، ١٣٨٩: ٥٤-٥٥) مهمترين تأثيرات هرمنوتيک هايدگري و گادامري در حوزه تفکر ديني عبارتند از: ١) امکان قرائت مختلف از متون ديني : تفسير ديني ، امتزاج افق ذهني مفسر با افق معنايي متن است و چون افق هاي ذهني مفسران ، متعدد و متفاوت است ، تفسيرها نيز متفاوت مي شود و هيچ معياري براي تشخيص برتري يک تفسير بر تفسير ديگر وجود ندارد.