چکیده:
سنایی غزنوی مبتکر سبک نمادگرا در ادبیّات عرفانی فارسی است. خلاقیّت او در نمادپردازی، بهویژه در حوزۀ نمادهای قلندری و اسطورهای و تلفیق عناصر ژانرهای مختلف، پس از او موردپسند و مقبولیّت فراوان شاعران قرار میگیرد. نماد، افزون بر گسترش ظرفیّت زبان و ممکنساختن بیان معانی عمیق عرفانی، در زیباییآفرینی متون ادبی نیز تأثیری فراوان دارد. این جستار تلاش میکند با تحلیل سبک نمادگرای سنایی در دیوان او، نقش نماد را در آفرینش زیبایی و جایگاه آن را در تعالی ادبیّت اشعار او روشن سازد و به این پرسش پاسخ دهد که نماد چگونه و با چه روشهایی وجه زیباییشناختی شعر سنایی را تقویت کرده است؟ نتایج این تحلیل بیانگر آن است که زیباییآفرینی نماد در دیوان سنایی حاصل عواملی چون خلاقیّت و خیالانگیزی، ابهام و چندمعنایی، اتّحاد تجربه و تصویر، انتقال صادقانۀ عواطف و انسجام و پیوستگی میان بخشهای مختلف عالم و بهتبع آن متن ادبی است.
خلاصه ماشینی:
اين جستار تلاش مي کند با تحليـل سـبک نمادگراي سنايي در ديوان او، نقش نماد را در آفرينش زيبايي و جايگاه آن را در تعالي ادبيّـت اشـعار او روشن سازد و به اين پرسش پاسخ دهد که نماد چگونه و با چه روش هايي وجـه زيبـاييشـناختي شـعر سنايي را تقويت کرده است ؟ نتايج اين تحليل بيانگر آن است که زيباييآفريني نمـاد در ديـوان سـنايي حاصل عواملي چون خلاقيّت و خيال انگيزي، ابهام و چندمعنايي، اّتحاد تجربه و تصوير، انتقـال صـادقانۀ عواطف و انسجام و پيوستگي ميان بخش هاي مختلف عالم و به تبع آن متن ادبي است .
(14 :1375) ورود عرفان به ادبيّات فارسي تحوّلي اساسي در صورت و محتـواي آثـار ادبـي ايجـاد ميکند و ازآنجاکه تجربيّات عرفاني و رموز عارفانه فراتر از حس و عقل اسـت ، قـراردادن اين حال و هوا و فضاي متفاوت در چارچوب بلاغت سنّتي و براساس مـوازين حـاکم بـر آن ، غيرمرسوم و غيرمتعارف مي نمود و به همين دليـل اسـت کـه پـرداختن بـه نمـاد و تصاوير نمادين متون عرفاني در بلاغت سنّتي مسکوت مانده است ؛ ازاين رو، گرچه دربـارٔە نمادهاي ديوان حکيم سنايي در کتاب هايي چون بلاغت تصوير محمود فتـوحي (١٣٨٩)، زلف عالم سوز مهدي زرقاني (١٣٨١) و شوريده اي در غزنه که به کوشش محمـود فتـوحي و علي اصغر محمّدخاني (١٣٨٥) تهيه و منتشر شده ، کليّـات و اشـاراتي ارزنـده و راهگشـا ايراد شده است ، وجه زيباييشـناختي نمـاد در ديـوان سـنايي موضـوعي تـازه و درخـور پـژوهش اسـت و کوشـش ايـن مقالـه نيـز درجهـت روشـن کـردن ايـن مسـئله و نگـاه جمال شناسانه به نمادهاي ديوان سنايي است .