چکیده:
مطالعات تاریخ رسانه نشان داده است، رسانهها صرف نظر از نوع و شکل آنها و مدرن یا سنتی بودن، این قابلیت را دارند که در هرگونه حرکت و تحول اجتماعی از جمله پیشرانها باشند. این مقاله به بررسی الزامات ساختاری و محتوایی رسانه هم در زمینهسازی و هم در چشمانداز تمدن نوین اسلامی میپردازد. مقاله تلاش میکند به این پرسش اصلی پاسخ دهد که اگر قرار است رسانهها در زمینهسازی تحقق تمدن نوین اسلامی پیشران و یاریگر باشند از نظر ساختاری و محتوایی از کدام ویژگیها باید برخوردار باشند؟ از آنجا که نوع و عملکرد رسانه در مقیاس محلی با نوع و عملکرد آن در مقیاس ملی و در اینجا تمدنی متفاوت است؛ انتظار میرود نوع و عملکرد رسانه در مقیاس تمدن نوین اسلامی نیز در تراز چنین تمدنی عمل کند. طرح مفهوم"رسانههای تمدنی"از یک سو و تبیین ویژگیهای آن نظیر برخوردار بودن از رویکرد تمدنی، حرکت در مسیر وحدت آفرینی در عین کثرت، توحیدگرایی، عدالت محوری، پیشرفتگرایی، نفی سلطه و....به لحاظ محتوایی؛ و نیز طرح مفهوم«عصبیت رسانهای» از سوی دیگر؛ بر مبنای خصلتهایی همچون همگرایی، یاریگری و نیز تعلق خاطر رسانهای فراگیر و....بر پایه اصول و مبانی اعتقادی به جای منافع رسانهای، گروهی، ملی، منطقهای، نسبی، طایفهای و قومیتی،مهمترین یافتههای این مقاله است. مقاله برای گردآوری دادههای پژوهش از روش اسنادی و نیز برای تحلیل داده از رویکرد توصیفی – تحلیلی بهره گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"تمدن نوین اسلامی بر بستر رسانه تمدنی گذار از رسانههای دولت محور محمد بابایی 1 چکیده مطالعات تاریخ رسانه نشان داده است، رسانهها صرف نظر از نوع و شکل آنها و مدرن یا سنتی بودن، این قابلیت را دارند که در هرگونه حرکت و تحول اجتماعی از جمله پیشرانها باشند.
1 این نوع مطالعات از نظر هویتی و نیز جغرافیایی تحولات تمدنی را - از جمله آنها آرنولد توین بی در اثر 12 جلدی "مطالعه تاریخ"، ویل دورانت در مجموعه 11جلدی "تاریخ تمدن"، پیتریم سوروکین در کتاب چهار جلدی "پویایی اجتماعی و فرهنگی"، اسوالد اشپنگلر درکتاب "سقوط غرب"، فوکوتساوا یوکیشی درکتاب "نظریه تمدن در قرن 19"، نوبرت الیاس در کتاب "فرایند متمدن شدن"، الوین تافلر در کتاب های "موج سوم و شوک آینده"، برنارد لوئیس در تقریبا اکثر آثارش، ساموئل هانتینگتن در کتاب" برخورد تمدن ها" و البته ابنخلدون در کتاب "مقدمه".
اما تحلیل تمدنی در تعریفی اولیه شامل فرایندی میشود که محقق با به کارگیری آن تلاش میکند پدیدهها و مؤلفههای نظام بینالملل را از این زاویه ببیند، معنا بدهد و - لوئیس در سپتامبر 1990 در مقاله ای با نام " ریشه های خشونت در اسلام " ضمن مروری بر نقاط عطف تعامل اسلام و مسیحیت، در بخشی از مقاله پس از اشاره به اعتراض گسترده مسلمانان پاکستان به انتشار کتاب سلمان رشدی در سال 1989و نیز فتوای امام خمینی ( ره ) مینویسد : " اکنون باید مشخص باشد که ما با وضعیت و جنبشی فزاینده از موضوعات و سیاست ها و دولت هایی که آنها را ترغیب میکنند مواجهیم."