چکیده:
در میان متکلمان اسلامی از گرایشهای گوناگون اشعری، معتزلی و اهل حدیث گرفته تا برخی متکلمان امامیه، دیدگاهی مطرح است که نفس انسانی را جسمانی و مادی تفسیر میکند. در میان این گرایشهای کلامی برخی نفس را جسم لطیف، برخی جزء اصلی بدن و برخی عرض میانگارند، و گروهی اصل وجود نفس را انکار کرده، آن را همین بدن و هیکل محسوس میدانند. در عرصه فلسفه ذهن نیز گرایشهای فیزیکالیستی گوناگونی مطرح است که نفس یا ذهن انسان را به مغز یا کارکرد یا رفتار تحویل بردهاند. از این دیدگاهها به «این همانی ذهن و مغز»، «کارکردگرایی» و «رفتار گرایی»، یاد میشود. در این مقاله پس از تبیین دیدگاههای مادهانگاری نفس در کلام اسلامی و مقایسه اجمالی آن با نظریات فیزیکالیستی در فلسفه ذهن، مبانی و زیرساخت این دیدگاهها کاویده شده و پیامدها و لوازم مشترک میان آنها مانند هویت شخصی، حقیقت مرگ، حیات برزخی، آثار شگفتانگیز نفس، کرامت انسان، استخراج شده است.
خلاصه ماشینی:
"نگاه خاص به آیات و روایات در باب حقیقت نفس انسانی: برای نمونه شیخ طوسی (385-460ق) در ذیل آیه «خلق الانسان من سلالة من طین» تصریح میکند که این آیه دلالت دارد بر اینکه انسان همین جسم ملموس و مشهود است؛ زیرا او از نطفه و از چکیده و خلاصه گل آفریده شده و این دیدگاه که انسان از جوهر بسیط آفریده شده و قابل ترکیب و انقسام نیست، باطل است (شیخ طوسی، بیتا، ج 7، ص 353).
همچنین ابوالصلاح حلبی بیان میکند که مهمترین دلیل بر اینکه هویت انسان چیزی جز همین مجموعه و بنیه بدنی نیست، آن است که با متلاشی شدن و فروپاشی بدن، حیات نیز از بین میرود و نابود میشود و اگر موجود زنده غیر از این مجموعه بدن و جسم انسان باشد، هر آینه نباید تفاوتی میان قطع شدن سر انسان و موی او باشد، و بطلان این مطلب بدیهی است (حلبی، 1404ق، ص 127 و 128).
حال پرسش اساسی این است که با توجه به ویژگی تغییرپذیری و تحولپذیری اجسام که هیچ جسمی فاقد آن نیست، چگونه میتوان بر پایه نظریه مادهانگاری نفس، هویت شخصی افراد را اثبات کرد؟ حشر در قیامت و مسئله جاودانگی انسان با این ملاک بدنی چگونه تبیینپذیر است؟ همه جسمانگاران اعم از متکلمانی که نفس را جسم لطیف یا جزء اصلی بدن، یا هیکل مشهود، یا امری عرضی میدانند، و نیز همه دیدگاههای فیزیکالیستی و مادهانگارانه در فلسفه ذهن، باید هویت شخصی افراد انسانی را با ملاک بدنی تبیین کنند، درحالیکه ملاک بدنی در تبیین هویت شخصی ناکارآمد و نادرست است."