چکیده:
هدف مقاله، بررسی امکان کاربرد مفهوم «سنتگرایی بازتابی» با مطالعة تجربی زندگی اجتماعی و سیاسی میرزا ملکم خان، سیاستمدار، متفکر و مصلح اجتماعی ایرانی در قرن نوزدهم است. منظور از سنتگرایی بازتابی، واکنش سنت در ایران در مقابل خود سنت ناشی از برخورد با مدرنیسم غربی است. روش پژوهش، کتابخانهای و با استفاده از اسناد تاریخی انجام شد. زندگی و آثار میرزا ملکم خان باتوجهبه سه چشمانداز زندگی او بررسی میشود؛ حزب و تشکیلات از دیدگاه ملکم، ملکم خان و روشنفکری و سیاستزدگی. میرزا ملکم خان، پیشگام جنبش روشنفکری در ایران تبلیغ میشود؛ درحالیکه او به معنای مدنظر در این مقاله، روشنفکر نبود. او نمایندة گروهی از منشیها و کارمندان دولت بود که در قرن نوزدهم شکل گرفت. این گروه از منشیها تلاش کردند دستگاه حکومتی ایران را با الهامگرفتن از غرب اصلاح کنند. تعارض بنیادی بین مناسبات اجتماعی ایران با برنامة اصلاحی مطرح شد که به سیاستزدگی تفکر سیاسی این گروه منجر شد. یافتههای پژوهش نشان داد تلاشهای ملکم شکست خورد. طرح او از سازمان سیاسی تحت تاثیر مناسبات سیاسی استبدادی شکل گرفت. ملکم، نخستین کسی بود که به نقش روشنفکران و سازماندهی در مشارکت سیاسی در ایران پی برد.
خلاصه ماشینی:
آدمیت این دو رساله را یکی میداند و آنها را با عنوان «اصول ترقی» در مجلۀ سخن انتشار داده است (میرزا ملکم خان ، ١٣٤٥: ٧٠-٧٣، ١٣١-١٣٥، ٢٥٠-٢٥٤، ٤٠٦-٤١٤، ٤٨١-٤٨٩، ٦٢٢-٦٣٠)؛ اما به عقیدة آلگار بعید است این دو رساله یکی باشند (آلگار، ١٣٦٩: ١١٤).
«سنت »، «بازتاب » و «سنت گرایی بازتابی» باتوجه به اشارت بالا و مضمون مدنظر در اینجا به این شکل تعریف میشود که سنت ، عناصر معرفتی، شناختی، فکری، فرهنگی و اجتماعی تأثیرگذار بر شیوة تفکر، الگوی رفتاری، شیوة زندگی، تفکر سیاسی، اجتماعی، فلسفی و تاریخی است که با تأثیر از فرهنگ ، جامعه ، سیاست و اقتصاد به آرامی تغییر میکند؛ بنابراین ، ویژگی بازتابی دارد.
این مقاله ، مطالعۀ تجربی آثار میرزا ملکم خان باتوجه به دو جنبۀ اصلی حیات اجتماعی و سیاسی او است ؛ برخورد او با دربار و دستگاه حکومتی و رابطۀ او با روحانیون .
اگر شروط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ظهور پدیده ای به نام «بخت » و «بخت آزمایی » و نیازهای زیرساختی تأسیس اینگونه شرکت ها در نظر گرفته شود که کمترین نیاز آنها شکل گیری شبکه های اجتماعی سرتاسری ازجمله شبکه راه و ترابری است ، خیلی ساده میتوان نتیجه گرفت تأسیس و به خصوص موفقیت اینگونه شرکت ها در ایران قرن نوزدهم اقبال بسیار کمی داشته است ؛ به همین دلیل خواست تأسیس چنین شرکتی در بطن و در سطح طرح و قرارداد شکست خورد.
او ادعا میکند این طرح ها کلید سعادت ایران هستند و در شماره های اولیۀ قانون و رسالۀ «اصول مذهب دیوانیان » پیش بینی میکند اگر آنها اجرا شوند: «ایران را سه ماه میتوان به اندازة سه هزار سال ترقی داد» (میرزا ملکم خان ، ١٢٨٦: ٢٦٠-٢٥٣).