چکیده:
امروزه، با گسترش رقابت، دغدغه عمده مدیران، واکنش به نیازهای دانشی از طریق مدیریت دانش است. همسویی یکی از اقدامات کلیدی در مدیریت دانش است. از اینرو، این پژوهش، همسویی سبکهای دانشی با راهبردهای مدیریت دانش را مورد بررسی قرار داده است. سنجش راهبردهای مدیریت دانش بر مبنای الگوی دو وجهی انسانگرایی، سیستمگرایی و سبکهای مدیریتدانش بر مبنای الگوی چهار وجهی اجتماعیکردن، برونیسازی، ترکیب و درونیسازی صورت گرفته است. درضمن، همسویی راهبردها و سبکهای مدیریت دانش بر مبنای الگوی نقاط مرجع راهبردی در ماتریس مدل هال (2001)، سنجیده شده است. پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش و نحوه گردآوری دادههای پژوهش، جزو پژوهشهای توصیفی و غیر آزمایشی (پیمایشی)، قرار دارد. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل همهی مدیران و کارشناسان ارشد سازمانهای دولتی شهر تهران است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد، راهبرد مدیریت دانش منفعل، با اجتماعی کردن، راهبرد مدیریت دانش سیستمگرا، با برونیسازی، راهبرد مدیریت دانش انسانگرا، با درونیسازی و راهبرد مدیریت دانش پویا، با ترکیب، همسو است. درضمن، همسوییهای فوق، منجر به افزایش عملکرد سازمانی میشود.
خلاصه ماشینی:
4-2- همسویی مبتنی بر ماتریس هال با توجه به اهمیت راهبرد مدیریت دانش به عنوان یکی از راهبردهای مهم وظیفه ای که در راستای راهبرد کلان سازمان است، ضروری است همسویی عمودی بین ابعاد چرخه مدیریت دانش یعنی سبکهای وضعیت دانشی و راهبرد مدیریت دانش وجود داشته باشد (شکل 1).
<رجوع شود به تصویر صفحه> باید در نظر داشت که بررسی پیشینه پژوهش گویای آن است که پژوهشهای صورت گرفته در زمینه مدیریت دانش با رویکرد همسویی (مانند یعقوبی و همکاران، 1389؛ منصوری و همکاران، 2015؛ خاکی و همکاران، 2015؛ دهقانی و همکاران، 1394)، از جامعیت لازم برای تبیین همترازی بین راهبرد مدیریت دانش و سبکهای وضعیت دانشی برخوردار نیستند.
هدف این پژوهش، شناخت درجه همسویی انواع راهبرد مدیریت دانش و سبکهای وضعیت دانشی و ارتباط آن با عملکرد سازمانی در سازمانهای دولتی است.
در این پژوهش، از نظرات خبرگان نیروی انسانی متشکل از مدیران و کارشناسان ارشد حوزه فعال در سازمان مورد مطالعه و در جهت بررسی همسویی از الگوی نقاط مرجع راهبردی بر اساس ماتریس هال (2001)، با توجه به دو بعد محیط و کنترل و برای تعیین راهبردهای مدیریت دانش از مدل چوی و لی (2002)، (انواع راهبردهای مدیریت دانش شامل راهبرد منفعل، راهبرد سیستمگرا، راهبرد انسانگرا و راهبرد ترکیب) و برای تعیین وضعیت دانشی از مدل نوناکا تاکوچی (1995) (انواع سبکهای وضعیت دانشی شامل درونیسازی، ترکیب، درونیسازی و اجتماعیکردن) استفاده شده است.
این پژوهش، همسویی راهبردهای مدیریت دانش و سبکهای وضعیت دانشی بر عملکرد سازمانی راهکار مناسبی برای حرکت به سمت سازمان راهبرد محور است.
&quot;Propose a framework for knowledge management strategic planning (KMSSP)&quot;.
&quot;Strategic knowledge management, innovation and performance&quot;.