چکیده:
هدف: « محمدنقیب العطاس» یکی از موافقان و نظریه پردازان ایدة اسلامی سازی دانش در نیمه دوم قرن بیستم است. هدف این پژوهش، گزارش و ارزیابی فرایند تحقق علوم اجتماعی اسلامی از دیدگاه عطاس است. روش: در گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و در بررسی آن از روش تحلیل فلسفی استفاده شده است. یافته ها: 1. دیدگاه عطاس تنها شامل تهذیب و تکمیل علوم موجود نیست، بلکه در بر دارندة دو مرحله تهذیب و تکمیل علوم موجود و تولید علوم جدید بر اساس مبانی و روش شناسی اسلامی است. 2. روش شناسی تحقق علوم اجتماعی اسلامی در اندیشه وی، شامل استفاده از روش ترکیبی(اجتهادی، شهودی، عقلی و تجربی)، اسلامی سازی زبان و به کارگیری روشهای تفسیر و تاویل در مطالعه پدیده های طبیعی و انسانی است. نتیجه گیری: الگوی علم دینی عطاس، هر چند درصدد اسلامی سازی در سطح مبانی و روش شناسی علوم است و از این رو، بسیاری از اشکالات منتقدان بر وی وارد نیست؛ اما دارای نقاط ابهام فراوانی است. آسیبهای روش شناسی وی نیز عبارتند از: مبهم و غیر شفاف بودن استفاده از
روش ترکیبی آسیب؛ تکیه بیش از اندازه بر نقش اسلامی سازی زبان برای تحقق علوم اسلامی؛ مناسب مباحث فلسفی و عرفانی بودن روش تاویلی و کارایی نداشتن برای تولید معرفت علمی.
Objectives: The purpose of present study is analyzing the ideas of naghib alattas on islamicization the social sciences. naghib alattas is one of the pioneers in knowledge islamicization idea in second half of 20 century .the present article intends to evaluate the process of actualizing the Islamic social sciences from view point of naghib alattas.
Method: The method of the study is library and philosophical analysis method.
Results: The results of the survey indicate that: 1-alattas، s opinion is not limited only in purification ، edification and accomplishment of existing sciences but it also includes two processes of purification and accomplishment of existing sciences and production of modern sciences based on Islamic principles and methodology. 2-the methodology of actualizing the Islamic social sciences from view point of naghib alattas includes a combinational method (individual reasoning and judgment، intuitive، rational and empirical)، islamicization of studies and using commentary ، exegesis and interpretation in studying the human and natural phenomena.
Conclusion: The author of the article concludes religious model of alattas in sciences intends to develop islamicization in fundamentals and methodology but there are some ambiguities in this way. The pathological aspects of his methodology are as follow: ambiguity in combinational method; excessive emphasis on islamicization of language in developing Islamic sciences; mystical aspect of commentary interpretation method which is not practical in scientific knowledge production.
خلاصه ماشینی:
تولید علم اسلامی هر چند در تبیین دیدگاه عطاس، آنگونه که تاکنون به عنوان دیدگاه وی در کشور اشتهار یافته، تنها به مرحلۀ تهذیب علوم غربی و اسلامیسازی آنها بسنده شده است، اما دقت در آثار وی نشان میدهد در کنار تهذیب و اسلامیسازی، راه حل اساسی و نهایی، تولید علوم جدید بر اساس مبانی اسلامی است که شامل دو اقدام اساسی میباشد: نخست، تقسیم دوگانۀ دانش به علوم فرضالعین و علوم فرضالکفایه و تشکیل هستۀ مرکزی بر اساس مفاهیم اسلامی و دوم، ارائۀ روششناسی مناسب برای تولید علوم اسلامی.
نیز وی در اصل دیگر روششناختی خود، به اهمیت و نقش اسلامیسازی زبان در اسلامی کردن دانش و اندیشه، اشاره کرده و تأکید میکند که برای دوری از آلوده شدن به فکر و اندیشۀ غربی، باید واژههای موجود در علوم را با استفاده از مبانی و جهانبینی اسلامی بازتعریف کنیم(همان: 33).
(همان) د) بررسی دیدگاه اسلامیسازی علوم در اندیشۀ عطاس عطاس برای تحقق علوم اسلامی دو مرحله را پیشنهاد کرده است: در مرحلۀ نخست(= اسلامیسازی) بازنگری کامل و عمیقی را پیشنهاد میکند که بر اساس آن، علوم موجود به دقت مورد بررسی قرار میگیرند و گزارههایی گرانبار از مبانی، پیشفرضها و تفاسیر الحادی غربی، از پیکرۀ علوم جدا شده و در صورت امکان، گزارههای مناسب برآمده از متون دینی بر آنها افزوده میشود.
این نکته که راه حل اساسی برای اسلامیسازی علوم، همان تولید علوم انسانی بر اساس مبانی اسلامی است، مورد توجه فرید العطاس برادرزادۀ عطاس نیز بوده است.