چکیده:
این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش علی- مقایسهای است. جامعهی آماری شامل کلیهی
٩٦ به تعداد ٣٥٤٦ نفر دانش - دانش آموزان پایهی پنجم دوره ابتدایی شهرستان بهشهر در سال تحصیلی ٩٧
آموز میباشد. بر اساس جدول کرجسی و مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد ٣٦٠ نفر
دانش آموز در دو گروه آزمایش و گواه به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شدند. محققان دانش آموزان
گروه آزمایش را از چهار کلاس و هر کلاس ١٠ نفر دانش آموز و دانش آموزان گروه گواه را نیز از ٣٢
کلاس درس و از هر کلاس ١٠ نفر دانش آموز به صورت تصادفی انتخاب نموده است. ابزار گردآوری
اطلاعات، آزمون محقق ساختهای است که برمبنای چارچوب های شناختی آزمون جهانی تیمز ( ٢٠١٥ و
٢٠١١ ) با ٢٥ سوال در چهار بعد (سطح دانستن با ٧ سوال، سطح بکارگیری با ٧ سوال، سطح حل مسایل
متداول با ٦ سوال و سطح استدلال با ٥ سوال) تنظیم شده و روایی آن به تایید اساتید برنامه ریزی درسی و
اعضای گروه های آموزشی ابتدایی اداره کل آموزش و پرورش مازندران رسیده و پایایی آنها با استفاده
0- ٨٠٧ ) بدست آمده است. نتایج آزمون های . از روش بازآزمایی و ضریب همبستگی پیرسون رقم مستقل نشان میدهند که: بین عملکرد درس ریاضی دانش آموزان دو گروه در بعد دانستن t پارامتریک
تفاوت معناداری وجود ندارد، اما در سه بعد بهکارگیری، حل مسایل متداول و استدلال تفاوت معناداری
در عملکرد دانش آموزان دو گروه مشاهده شده و وضعیت دانش آموزان مدارس هوشمند بهتر است.
همچنین در عملکرد کلی درس ریاضی نیز بین دوگروه تفاوت معناداری وجود دارد، لذا این گونه استنباط می شود که آموزش مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات می تواند عامل موثری در بهبود عملکرد ریاضی
دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهرستان بهشهر باشد.
خلاصه ماشینی:
٠١٦ = Sig محاسبه شده ، در سطح اطمينان %٩٥ و خطاي اندازه گيري % ٥ =α با درجه آزادي ٣٥٨=df تفاوت ميانگين هاي دو گروه از لحاظ آماري معنادار ميباشد، لذا در مورد سوال شماره دو ميتوان ادعا نمود که : «تأثير آموزش مبتني بر ICT و آموزش سنتي بر بهبود عملکرد سطح به کارگيري درس رياضي دانش آموزان متفاوت مي باشد و ميانگين نمرات گروه هوشمند به طور معناداري بهتر از گروه سنتي است .
٠٠٠ = Sig محاسبه شده ، در سطح اطمينان %٩٥ و خطاي اندازه گيري % ٥ =α با درجه آزادي ٣٥٨=df تفاوت ميانگين هاي دو گروه از لحاظ آماري معنادار ميباشد، لذا در مورد سوال شماره سه ميتوان ادعا نمود که :«تأثير آموزش مبتني بر ICT و آموزش سنتي بر بهبود عملکرد سطح حل مسايل متداول درس رياضي دانش آموزان متفاوت مي باشد و ميانگين نمرات گروه هوشمند به طور معناداري بهتر از گروه سنتي است .
٠٠٠ = Sig محاسبه شده ، در سطح اطمينان %٩٥ و خطاي اندازه گيري % ٥ =α با درجه آزادي ٣٥٨=df تفاوت ميانگين هاي دو گروه از لحاظ آماري معنادار ميباشد، لذا در مورد سوال شماره چهار ميتوان ادعا نمود که : «تأثير آموزش مبتني بر ICT و آموزش سنتي بر بهبود عملکرد سطح استدلال درس رياضي دانش آموزان متفاوت مي باشد و ميانگين نمرات گروه هوشمند به طور معناداري بهتر از گروه سنتي است .