چکیده:
عقل و تفکر وجه بارز امتیاز انسان است. گوهر عقل با پرسشگری بارور میشود. از این رو در آموزههای اسلامی در روند معرفتافزایی انسان، روحیه کنجکاوی و پرسشگری او مورد تشویق قرار گرفته است. مفهوم عباراتی نظیر: «سل تفقها و لا تسال تعنتا» و «سلونی قبل ان تفقدونی» در نهج البلاغه، از یکسو بیانگر ضرورت پرسشگری در کنار انگیزه سؤال وی است و از سوی دیگر پاسخگویی شایسته به پرسشها را مورد تاکید قرار داده است. این پژوهش، نحوه و گونههای پاسخ امام× را معطوف به ارتقاء جایگاه انسانی و در راستای تربیت وی برای نیل به مراتب کمال میداند و در یک نگاه کلی مواجهه امام× را در چنین مواردی، پاسخ به حس کنجکاوی برخاسته از فطرت آدمی پرسشگران و به رسمیت شناختن خصوصیت حقطلبی آدمیان میداند. در نظر داشتن مؤلفههایی نظیر ویژگیهای شخصیتی پرسشگر و فضای پرسش و باورهای حاکم بر آن و موضوع مورد سوال، امام× را بر آن داشته تا گاهی به سوالها، پاسخی شفاف بدهد و زمانی بنا به مصالحی از پاسخگویی امتناع ورزد، همانگونه که گاهی پاسخها اجمالی و زمانی تفصیلی و همراه با تحلیل، اقناع و اتمام حجت و روشنگری است.
Reasoning and thinking have been known as particularities of human being. Therefore، in Islamic teachings on human awareness، human state of being curious and questioner has been encouraged. Such phrases as: »ask for finding out، don’t ask for bothering« and »ask me before you miss me« in Nahj al-Balaghah on one hand، refer to the necessity of asking question along with the motif of questioner and on the other hand، to reasonable answer. The paper has viewed Imams manner of answering as a considerable way for educating questioners، satisfying crucial sense of them and emphasizing their state of being right seeker. When facing questions، he has regarded all necessary grounds in the field and، therefore، taken different positions including، clearly answering، not answering، answering in brief and answering in detail with analysis and full description.