چکیده:
تاریخنگاری صدر اسلام از تاثیر انگیزههای مذهبی مصون نبوده است و تفاوت مذاهب کلامی مختلف اغلب در نگاه ایشان به وقایع و شخصیتهای صدر اسلام نیز بازتاب یافته است، تا جایی که برخی از مذاهب، مشروعیت خویش را از این نوع نگاه کسب میکنند. نگرشها به خلیفه سوم، عثمان و مساله قتل او، منشا اختلافات گستردهای میان مسلمانان بوده است. در این میان، تاریخپژوهان، علیرغم تاثر از علایق خویش، با روشهای علمی به مطالعه حوادث مربوط به قتل او پرداختهاند و تاحدودی به واقعیت و عینیت نزدیک شدهاند. مطالعه تطبیقی دو نگاه معاصر، یکی عربی و دیگری غربی، به منظور تبیین این مسئله، موضوع نوشتار حاضر است. طهحسین، مورخ و ادیب مصری و مارتین هیندز، پژوهشگر غربی، کوشیدهاند با بیطرفی، رخداد قتل خلیفه را تبیین کنند. قرار دادن این دو نوع نگاه در دو کفه ترازو و مقایسه هدف، شیوه پژوهش، منابع، قوت تحلیل و نیز زاویه نگاه آنها، از تفاوت چشمگیر میان آن دو پرده برمیدارد.
خلاصه ماشینی:
بیتردید بررسی یک اثر از هر مؤلف نمیتواند به معنای واقعی کلمه، روش علمی آنان را مشخص کند؛ ولی با توجه به آنکه بررسی روش تاریخنگاری آن دو، هر کدام مجال وسیع و جداگانهای میطلبد، برای نیل به اهداف این مقاله، روش تاریخنگاری طهحسین و مارتین هیندز تنها در آثار خاص ایشان درباره قتل عثمان مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است.
گویا طهحسین نیز از این دو کتاب بیش از دیگر منابع استفاده کرده است.
در حالی که طهحسین اساسا از هیچ پژوهشی در کتاب خود بهره نبرده، هیندز از بسیاری از پژوهشهای پیشین مرتبط با موضوع مقاله استفاده کرده است که از مشهورترین آنها میتوان به محمد در مدینه Muhammad at Medina.
هیندز این مطالب را در راستای تأیید نظر خود بیان کرده است، او بر آن است که نامبردگان رهبران برکشیده عمر بودند که منافعشان در خلافت عثمان به خطر افتاده بود.
طهحسین در همه جای اثر خود نگاهی کلی به حوادث این دوره دارد و در پایان مینویسد: شاید تنها عذری که میتوان برای شورشیان آورد ـ و عذر عثمان و دیگر کسانی [نیز] که پس از این واقعه به جان هم افتادند ...
در توجیه سیاست مالی عثمان نیز توجه را به وضع مالی او پیش از تصدی خلافت جلب کرده است و مینویسد: «ابوبکر و عمر چنین شرایطی ندارند و عثمان چون در دوره تصدی خلافت روش دیرین را ترک نکرده و از طرفی مال او کفاف خرج او را نمیکرد، ناچار به خود حق داد به مقدار درآمد تقریبی که از مال خود در صورت کار کردن میتوانست به دست آورد، از اموال مسلمانان بردارد.