چکیده:
توسعه سیاسی حق ملتهاست، فرایندی که به ارزشهای همه ملتها تعلق دارد و به ایجاد تعادلی تحقق نیافته در جهت رفع فشارها و مشکلات بین بخشهای مختلف زندگی اجتماعی و انسانی میپردازد. بطوریکه کل نظام اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را در بر میگیرد و شامل دگرگونیهای اساسی در ساختهای نهادی، اجتماعی، اداری و دیدگاههای عمومی مردم میشود و در بسیاری از موارد حتی عادات و رسوم و عقاید مردم را نیز تحتالشعاع قرار میدهد و بعنوان یک مفهوم متعالی، دستاورد بشری و پدیدهای چندبعدی است و فینفسه یک مسلک به حساب میآید و به دلیل اینکه دستاورد انسان محسوب میگردد؛ در محتوا و نمود، دارای مختصات فرهنگی است که بر تحول منظم دلالت دارد. توسعه سیاسی به مفهوم داشتن درک سیاسی و حق مشارکت عموم در مسائل اجتماعی و سرنوشت حاکمیت و شناخت و تحلیل جریانهای جاری و نقد و توصیه به سیاستمداران و بالندگی اندیشه سیاسی است آنچنانکه در معنای عرفی خود تقریبا فراهم کردن زمینه بیشتر برای حضور مردم در عرصههای مختلف امور جامعه است؛ مانند توسعه شوراها، فعال کردن احزاب و جمعیتهای سیاسی، مطرح شدن بیشتر مسائل سیاسی در مطبوعات و رسانهها و افزایش ظرفیت و کارایی یک نظام سیاسی در حل و فصل تضادهای منافع فردی و جمعی با ترکیب مردمی بودن که به تغییرات اساسی در یک جامعه منتهی خواهد شد.
Political development is the right of nations, a process that belongs to the values of all nations and to create a balance unfulfilled to relieve pressure and problems will pay between different sections social and human life. So that includes the whole economic system, social and cultural and included fundamental changes in institutional structures, social, official and public opinion of the people and in many cases even it also overlooks habits and customs and people's opinions and as a transcendent concept, human achievement and the multidimensional phenomenon and by itself it counts a profession and because of that considered human achievement; in content and appearance, it has cultural coordinates which implies a regular transformation. Political development in the sense of having a political understanding and the right to public participation on social issues and the fate of sovereignty and recognition and current flow analysis and critique and advice to politicians and the rise of political thought as is customary almost providing more background for the presence of the people in various fields of society; such as the development of councils, enable parties and political populations, more political issues raised in the press and the media and increasing capacity and the effectiveness of a political system in resolving the conflicts of individual and collective interests with the combination of being popular which will lead to fundamental changes in a community.
خلاصه ماشینی:
"توسعه سیاسی به مفهوم داشتن درک سیاسی و حق مشارکت عموم در مسائل اجتماعی و سرنوشت حاکمیت و شناخت و تحلیل جریانهای جاری و نقد و توصیه به سیاستمداران و بالندگی اندیشه سیاسی است آنچنانکه در معنای عرفی خود تقریبا فراهم کردن زمینه بیشتر برای حضور مردم در عرصههای مختلف امور جامعه است؛ مانند توسعه شوراها، فعال کردن احزاب و جمعیتهای سیاسی، مطرح شدن بیشتر مسائل سیاسی در مطبوعات و رسانهها و افزایش ظرفیت و کارایی یک نظام سیاسی در حل و فصل تضادهای منافع فردی و جمعی با ترکیب مردمی بودن که به تغییرات اساسی در یک جامعه منتهی خواهد شد.
در مورد بسیاری از شاخصهای اصلی توسعه سیاسی همچون مشروعیت و مشارکت سیاسی میان محققان علوم سیاسی اتفاقنظر وجود دارد، اما به محض آنکه این عناصر در ارتباط با جوامع و فرهنگها و ساختارهای متفاوت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مورد بررسی قرار میگیرند، به سادگی نمیتوان باتوجه به شاخصهایی که گفته شد جامعهای را از نظر سیاسی توسعهیافته و یا نظام دیگر را عقبمانده تلقی کرد زیرا برخلاف معیارهای توسعه اقتصادی که کمیتپذیرند و از طریق شاخصهایی چون تولید ناخالص ملی، درآمد سرانه، افزایش یا کاهش قدرت خرید و یا میزان اشتغال میتوان میزان توسعه اقتصادی را در چارچوبهای آماری با محاسبات دقیق مورد ارزیابی و سنجش قرار داد."