چکیده:
امثال و حکم یک نوع ساری و جاری در ادبیات همه کشورها و ملت ها است. آثار ادبی به فراخور زمان و مکان تولید یافته. از
این نوع ادبی به عنوان یک عامل موّثر در فهم عاطفه بهره برده اند. اصولا یکی از موارد بلاغت آن است که شاعر بیتی بگوید که
آن بیت حاوی مثل یا حکمت باشد و بدین وسیله کلام خود را تاثیر گذارتر و دل انگیزتر سازد. در شاهنامة فردوسی و مثنوی
معنوی که از آثار بلیغ ادب فارسی و دارای مضامین مختلف هستند. به همراه دیگر عوامل از این عنصر نیز استفاده بسنده شده
صنعت ارسال المثل در مثنوی نمودارتر و برجسته تر و در شاهنامه پنهان تر و پوشیده تر است و اشتراکات مضامین نیز ناشی
می پذیرد.
خلاصه ماشینی:
بي شک دو اثر گران سنگ و بي بديل شاهنامه فردوسي و مثنوي مولوي نه تنها حاوي ضرب المثل هاي فراواني است بلکه بسياري از مصراع ها و ابيات اين دو کتاب نيز در شمار امثال قرار گرفته ؛ يعني اين دو شاعر در اين زمينه هم امثال عامه دارند و هم امثال خاصه .
اما فردوسي در اثر فاخر حماسي خود، ضرب المثل را که بيشتر جنبۀ غنايي دارد، چگونه به کار برده است ؟ براي توضيح اين مطلب تعاريفي از امثال عامه و امثال خاصه ذکر مي شود: دربارة مثل عامه گفته شده : «مثل حکمت توده مردم است ؛ يعني آن قدر که عامه به ايجاد آن مي کوشند، اهل ادب از شعر و نثر در آن سهمي ندارند.
فردوسي اين وزن حماسي را براي امثال و حکم شاهنامه نيز به کار برده است ، به گونه اي که هيچ ناهمگوني در ارتباط با وزن و مفهوم مشاهده نمي شود.
» (فتوحي، ١٣٩١: (345 با توجه به مطالب ذکر شده ، فردوسي، ابيات حاوي ضرب المثل را در بعد فکري، براي مقاصد حماسي و مولانا اين ابيات را براي اثبات معاني عرفاني به کار برده است که به نمونه هايي از آن ها اشاره مي شود: نمونه ١: بدي ها به صبر از مهان بگذرد/ سر مرد بايد که دارد خرد (فردوسي) (٢٧١/٧) صبر کرد و بود چندي در حرج / کشف شد، کالصبر مفتاح الفرج (مولوي) (١٨٤١/٣) امثال و حکم : صبر گشاينده هر مشکل است .