چکیده:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه باورهای معرفت شناختی ورویکردهای سطحی وعمقی یادگیری ،ویژگی های شخصیتی (وظیفه گرایی وبرون گرایی)با انگیزه پیشرفت دانشجویان بود. بدین منظور 953 نفر از دانشجویان مشغول به تحصیل در مقطع کارشناسی در گروه علوم پایه وعلوم انسانی دانشگاه باهنر کرمان با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه باورهای معرفت شناختی شومر ، پرسش نامه رویکردهای یادگیری بیگز، انگیزه پیشرفت هرمنس وپرسشنامه پنج عاملی شخصیت استفاده شده است. داده ها با روش آماری تحلیل رگرسیون خطی وآزمون همبستگی پیرسون تحلیل شدند. این یافته ها نشان داد که باورهای معرفت شناختی رابطه منفی ومعنی دار با انگیزه پیشرفت ورویکرد عمقی یادگیری دارد. شخصیت وظیفه گرایی ویادگیری عمقی بهتر انگیزه پیشرفت را پیش بینی می کنند.
خلاصه ماشینی:
com * نويسنده مسئول چکيده هدف اين پژوهش ، بررسي رابطه باورهاي معرفت شناختي ورويکردهاي سطحي وعمقي يادگيري ،ويژگي هاي شخصيتي (وظيفه گرايي وبرون گرايي) با انگيزه پيشرفت دانشجويان بود.
براي جمع آوري اطلاعات از پرسشنامه باورهاي معرفت شناختي شومر ، پرسش نامه رويکردهاي يادگيري بيگز، انگيزه پيشرفت هرمنس وپرسشنامه پنج عاملي شخصيت استفاده شده است .
نتايج پژوهش 1 -Macland 2 -non-ability measures 3 -achievement motivation 4-learning approaches 5 -Zhang 6 -epistemological beliefs 7 -Schumer 8 -personality characteristics 9 -Duff& Ferguson 10 -Tekkaya 11 -Hofer 12 -Wool folk 13 -Braten&Stromso 87 حاکي از آن بود که باور به سريع بودن يادگيري، نتيجه گيري بيش از حد ساده ، عملکرد ضعيف در آزمون مهارت را پيش بيني مي کند.
جدول ٢- ضرايب مدل رگرسيون روابط مولفه هاي باورهاي معرفت شناختي (قطعيت دانش ، توانايي ذاتي در يادگيري و يادگيري سريع ) دانشجويان و انگيزه پيشرفت آنها (به تصویر صفحه رجوع شود ) جهت أزمون فرضيه رابطه بين رويکردهاي يادگيري (عمقي، سطحي) دانشجويان و انگيزه پيشرفت آنها از آزمون رگرسيون استفاده شد.
نتايج نشان داد بين باورهاي معرفت شناختي، ويژگي هاي شخصيتي، انگيزه پيشرفت و رويکردهاي يادگيري دانشجويان با توجه به رشته تحصيلي آنها تفاوت معني داري وجود ندارد(٠٠٥>p ).
نتيجه گيري وبحث : يافته هاي اين مطالعه رابطه بين باورهاي معرفت شناختي ، رويکردهاي يادگيري(عمقي وسطحي) و ويژگي هاي شخصيتي (وظيفه گرائي وبرون گرائي) با انگيزه پيشرفت را نشان مي دهد بي شک مشخص شدن اين روابط به توسعه مدل هاي يادگيري دانشجويان در اموزش عالي کمک خواهد کرد.