چکیده:
مهارت و استادی شهریار در غزل فارسی، همواره از جهات گوناگون مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است؛ از موسیقی و وزن گرفته تا ساختارهای بلاغی و ترکیبات و دقائق دستوری و... در این میان ابیات تخلص شهریار را نیز باید عرصة دیگری از هنرمندیهای او دانست. در بلاغت و علوم ادبی ما، ارزش زیباییشناختی تخلص (در معنای نام شاعرانه) مجهول باقی مانده است. البته این بدان معنا نیست که شاعران بزرگ از ماهیت و ارزش تخلص غافل بودهاند، بلکه قراین نشان میدهد شاعران بزرگی همچون شهریار، چه در انتخاب تخلص و چه در کاربرد آن معیارهایی داشتهاند. کشف این معیارها نه تنها ارزش و ماهیت تخلص را آشکار میکند بلکه به سبکشناسی شعر شاعر نیز کمک میکند. به نظر میرسد بهترین تخلص، تخلصی است که دارای سه ویژگی ایهامسازی (آرایهپردازی)، پنهان بودن و مضمونآفرینی باشد.
The skill and masterhoodness of Sahriar in Persian odes harebeen studies from different perspectives. Ranging from music and meter to the rhetorical constructions, etc, shahriar’s takhallos is another indication of his artifacts. In our rhetorics and literary Sciences, the value of takhallos is left unknown. It doesn’t mean that poets aren’t aware of the nature of the value of takhallo? But there are some guidelines indicating some standards to use takhallos by shahriar. To discover these stradars not only disclose the value and nature of takallos but also helps to know the stulistics of the poet. It seems that the best takhollos is ot three charatristics: ambiguity, to be hidden and implication creating.
خلاصه ماشینی:
شهریار بیچیز و فقیر به خود امید میدهد که به گدایی در میخانه بنازد زیرا همین گدایی، دل او را محرم اسرار نهان خواهد کرد: * شهریارا به گدایی در میکده ناز/ که دلت محرم اسرار نهان خواهد بود (حافظ جاویدان ـ ص 229) 3ـ واج آرایی بسیار طبیعی است که تنها واجآرایی ساخته شده با تخلص شهریار؛ با تکرار منظم یا غیرمنظم صامت «ش» ایجاد شود؛ شهریار نیز در هفت مورد با استفاده از تکرار صامت «ش» زیبایی خاصی به ابیات تخلص خود بخشیده است: * مکتب عشق به شاگرد قدیمت بسپار / شهریاری که درین شیوه شهیر آمده است (بر سر خاک ایرج ـ ص 112) موارد دیگر: پیر و جوان (ص 127) / پیه چشم و شمع (ص 234) / تودیع استاد (ص 236) / هرچه پیش آید خوش آید (ص 244) / سایه و آفتاب (ص 343) / سلیمانی دیو (ص 362) 4ـ جناس آرایة جناس که یک طرف آن تخلص شهریار است، در اشکال زیر دیده شد: الف) جناس حاصل از تخلص شاعر با واژة : شهر: (17مورد) * در شهر ما گناه بود عشق و شهریار / زندانی ابد به سزای گناهش است (دیدار آشنا ـ ص 107) موارد دیگر: ارباب زمستان ( 87) / پیر و جوان (ص 127) / صفاییه (ص 163) / قلعه عنقا (ص 166) / شاهد ملکوتی (ص 248) / سینمای خزان (ص 263) / زندان زندگی (ص 289) / دوست ندیدم (ص 299) / توشه سفر (ص 303) / شهریار خود باشم (ص 309) / کاروان شوق (ص 322) / وحشی شکار (ص 327) / عید سلطانی (ص 329) / طوطی تصویر (ص 334) / سایه و آفتاب (ص 343) / چشمه ابدیت (ص 436) ب) جناس حاصل از تخلص شاعر با واژة یار: (16 مورد ) * شهریارا گله از گیسوی یار اینهمه بگذار / کاخر این قصه به پایان رسد، این غصه سرآید (اشک ندامت – ص 241) موارد دیگر: غزاله صبا ( ص 79) / شاهد پنداری (ص 235) / نمیگذارم برود (ص 235) / یاد یار (ص 240) / هر چه پیش آید خوش آید (ص 244) / تار شهناز (ص 253) / آن دارد یار (ص 253) / سر میشکند دیوارش (ص 274) / راهی به جنت (ص 305) / نگین گمشده (ص 310) / عهد قدیم (ص 326) / درس محبت (ص 342) / نالههای زار (ص 354) بیکاره (ص 424) / شیدایی (ص 441) ج) جناس حاصل از تخلص شاعر با دو واژة یار و شهر (7 مورد) * جز من به شهر یار کسی شهریار نیست / شهری به شاه پروری شهر یار نیست....