چکیده:
« نسخ » به عنوان یکی از دانشهای قرآنی، از دیرباز مورد توجه مفسّران و قرآنپژوهان
و امکان وقوع آن در قرآن کریم، از جهت « نسخ » شیعه و سنی قرار گرفته است. موضوع
ارتباط آن با شناخت تاریخ تشریع و قانونگذاری و مراحل مختلف آن در اسلام، شیوه
تربیتی این دین مبین و شناخت احکام نورانی آن، اهمّیّت ویژهای دارد؛ به همین دلیل، از
عصر نزول تاکنون، همواره محلّ عنایت دانشمندان خاصّه و عامه بوده است.
این مقاله با روش توصیفی ا تحلیلی، آراء علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی را در
ابعاد مختلف نسخ، مورد بررسی قرار داده و به این نتایج دست یافته که آیت الله جوادی
در خصوص شرایط نسخ، تعداد آیات ناسخ و منسوخ و ملاکهای اثبات یا ردّ نسخ در
آیات، نگاهی متفاوت و گاهی مخالف با علامه اتخاذ نموده است. به نظر میرسد که این
واقعیت، از باب اطلاق جزء و اراده کل است و همچنین، امکان دارد که بتواند قابلیت
تعمیم به دیدگاههای دیگر در حیطه آراء علوم قرآنی این دو بزرگوار را داشته باشد.
خلاصه ماشینی:
"(طباطبایی، همان، 12/117 و 133) آیت الله جوادی هم درباره نسخ تلاوت، بر این باور است که برخی از علمای اهل سنت با استناد به انواع گوناگون نسخ، قائلاند که برخی آیات از قرآن کریم حذف شده است؛ در حالیکه هیچ یک از اقسام نسخ، نمیتواند مجوز حذف آیهای از قرآن شود؛ زیرا در صورت تجویز، بسیاری از آیات که منسوخ شده، ولی در قرآن فعلی موجود است باید حذف شود.
اما از ظاهر دیدگاه آیت الله جوادی در ذیل آیه ﴿و اللاتی یأتین الفاحشة من نسائکم فاستشهدوا علیهن أربعة منکم فإن شهدوا فأمسکوهن فی البیوت حتی یتوفاهن الموت أو یجعل الله لهن سبیلا﴾(نساء:15) در نگاهی ابتدایی، چنین به نظر میرسد که ایشان با نسخ شدن این آیه توسط آیه دوم سوره نور موافق است؛ زیرا میگوید: «آیه مورد بحث ناظر به حد زنان تبهکار است، نه درباره نهی آنها از منکر جدید و نیز بر اساس ظاهر آیه، حکمشان حبس ابد است تا آنکه خداوند راه حلی را برایشان قرار دهد.
همچنین، شرایط متعددی از نگاه هر دو مفسر، در خصوص نسخ ذکر شده که گاه با هم مشترک، گاه متضاد و گاهی نیز مستقل از هم هستند؛ مانند اینکه علامه معتقد است در آیات منسوخ، به نوعی اشاره به موقت بودن حکم وجود دارد و آیت الله جوادی چنین میپندارد که محدود و موقت، هرگز نسخ نمیشود."