چکیده:
هدف: مصرف شیشه کارکردهای مغزی و شناختی را مختل میکند و ولع شدیدی در مصرف کننده ایجاد می کند. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر مداخلات مبتنی بر الگوی ماتریکس در تغییر منبع کنترل و کاهش ولع و گرایش به مصرف شیشه انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. از بین مردان معتاد به شیشه تحت درمان در کلینیک ترک اعتیاد در شهر رشت 20 نفر به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی و مساوی در گروه های آزمایش و گواه جایگزین شدند. مداخلات مبتنی بر الگوی ماتریکس4 جلسه گروهی برای آزمودنیهای گروه آزمایش اجرا شد و برای گروه کنترل هیچ برنادر گروه آزمایش انجام شد. در پایان منبع کنترل، ولع مصرف و تمایل به اعتیاد در هر دو گروه دوباره اندازه گیری شد (پس آزمون) و داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد که مداخلات مبتنی بر الگوی ماتریکس می تواند منبع کنترل مصرف کنندگان شیشه را تغییر دهد و ولع مصرف و تمایل به اعتیاد را کاهش دهد (01/ 0>P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد میکند که مداخلات مبتنی بر الگوی ماتریکس روش آموزشی- درمانی مناسبی برای تغییر منبع کنترل و کاهش ولع مصرف و تمایل به مصرف شیشه باشد.
Objective
The consumption of crystal disrupts the brain and cognitive functions and generates a severe craving in users. The present study aimed to determine the effectiveness of matrix-based model in changing the locus of control, reducing craving, and reducing tendency to use crystal in inpatient men.
Method
A quasi-experimental research method along with pretest/ posttest and control group was used for the conduct of this study. From among the crystal addicted men under treatment in the addiction clinic of Rasht, 20 participants were selected via purposive sampling and were randomly assigned to two groups, i.e. one experimental group and one control group. Intervention based on the matrix model was administered to the experimental group in 24 group sessions, whereas the control group did not receive any intervention. At the end of the intervention, the level of craving and tendency to use crystal was measured in all participants again (posttest) and the data were analyzed by MANCOVA.
Results
The results indicated that the intervention based on matrix can significantly reduce locus of control, craving, and tendency to use crystal (P
Conclusion
The findings of this research provide some evidence that the intervention based on matrix model is an appropriate educational- therapeutic method for changing locus of control and reducing the level of craving and tendency to use crystal.
خلاصه ماشینی:
Margolin, Beitel, oliver, & Avants 5.
Bava, Jacobus, Mahmood, Yang, 4.
Verdejo, Toribio, Orozco, Puente, 2.
از آن جاییکه اعتیاد یک بیماری اســـت که پیامدهای زیســـتی، روانی و اجتماعی زیادی بـه دنبال دارد و اغلب برنامه های درمانی، کاهش یا قطع مصـــرف دارو را هدف اصـــلی خود قرار میدهند و بیماران وابســته به مواد مشــکلات فراوانی دارند، معمولا این افراد به مصــرف دوبـاره مواد بـازگشـــت می کننـد.
از این رو پژوهش حـاضـــر بـا هـدف مطـالعه تاثیر روش درمانی ماتریکس در تغییر منبع کنترل و کاهش ولع و گرایش به مصرف شیشه در مردان تحت درمان انجام شد.
بحث و نتیجه گیری در این پژوهش نتیجـه گرفته شـــد که درمان مبتنی بر الگوی ماتریکس در تغییر منبع کنترل ســوءمصــرف کنندگان شــیشــه موثر اســت .
همچنین نتایج این پژوهش نشـــان داد که درمان مبتنی بر الگوی ماتریکس ، ولع و گرایش به مصــرف مواد را در ســوءمصــرف کنندگان شــیشــه کاهش میدهد.
آنچـه در مورد تبیین تـاثیر درمان مبتنی بر الگوی ماتریکس ، در کاهش ولع و گرایش به مصـرف مواد در ســوءمصــرف کنندگان شــیشــه میتوان به آن اشــاره کرد؛ این اســت که در جلســـات درمانی به روش ماتریکس نه تنها باورهای غیرمنطقی و اغراق آمیز شـــده به چالش کشـــیـده میشـــود؛ بلکـه فرد مســـلح بـه فنون مهـارت های رفتاری و مقابله ای مانند آرامش عضـــلانی، مهـارت هـای حـل مســـئله و جرأت ورزی میشـــود.
پیشـنهاد میشود الگوی ماتریکس به عنوان یک روش آموزشـی- درمانی مناسـب برای تغییر منبع کنترل و کاهش ولع مصرف و تمایل به مصـرف در سـوءمصـرف کنندگان شـیشه به کار گرفته شود و در پژوهش های بعدی تاثیر الگوی ماتریکس بر توانمندســازی روان شــناختی ســایر گروه های معتادان مورد مطالعه قرار گیرد.