چکیده:
«سنتگرایی» به مثابهی جریان فلسفی و دینی معاصر، رویکردی در برابر «تجددگرایی» است. گنون و کوماراسوامی، از بنیانگذران و شووان و نصر از شارحان ممتاز این مکتب به شمار میروند. این مقاله، به روششناسی اندیشه اجتماعی سنتگرایانی که گرایش سنتی به اسلام دارند، پرداخته است. چهرههای شاخص غربی آن گنون و شووان است و نظریهپرداز شرقی آن سیدحسین نصر فیلسوف مسلمان ایرانی است. متدولوژی سنتگرایان، مبتنی بر منابع اصیل سنتی و اسلامی و متکی بر عقل کلی است. این روش، بر شهود و تهذیب نفس تاکید دارد و متاثر از روش عرفانی ابن عربی و حکمت صدرایی است. این روششناسی، متدولوژی مدرنیته را که مبتنی بر فلسفه و علم مدرن است بهپرسش میگیرد. مبنای روششناسی سنتگرایی، عقل کلی و شهودی است که متعلق شناخت را بیواسطه مییابد. مبنای روششناسی مدرنیته، عقل جزئی و استدلالی است. رهاورد پارادایم سنتگرایی، گفتمان «معنویتگرایی» و دستیابی به علم قدسی است و دستاورد پارادایم تجددگرایی، اومانیزم، راسیونالیزم، ماتریالیزم، ساینتیزم، پوزیتیویزم، و در نهایت، خلق جهان پسامدرن است. سنتگرایی و تجددگرایی، بر مبانی نظری متفاوت استوارند.
خلاصه ماشینی:
"وی در جای دیگر آورده است: سنت در معنای فنیاش به معنای حقایق یا اصول کلی است دارای منشأ الهی که از طریق شخصیتهای مختلفی معروف به رسولان، پیامبران، اوتارهها (avatar as)، لوگوس (logos) یا دیگر عوامل انتقال، برای ابناء بشر و در واقع، برای یک بخش کامل کیهانی آشکار شده و نقاب از چهرهی آنها بر گرفته شده است، و این با پیامد و اطلاق و بهکارگیری این اصول در حوزههای مختلف اعم از ساختار اجتماعی و حقوقی، هنر، رمزگرایی و علوم همراه است و البته معرفت متعالی، همراه با وسائطی برای تحصیل معرفت را نیز شامل میشود (نصر، 1385ه، ص155-156).
(آنها چون دینشناس بودند آگاهیهای لازم را برای سنتگرایان غربی فراهم نمودند) با ظهور انقلاب اسلامی ایران مباحث نظری مکتب سنتگرایی روبه افول نهاد و در سالهای بعد، تنها آن جنبه از تفکر آنان که در نقد فرهنگ و اندیشه غرب مدرن شکل گرفته بود، ترجمه و منتشر میشد.
وی در جای دیگر میگوید: انسان متجدد که علیه آسمان سر بهشورش برداشته، علمی را پدید آورده است که نه بر فروغ عقل شهودی – آنگونه که در منابع اسلامی سنتی مییابیم- بلکه بر نیروهای عقل استدلالی بشر برای وارسی دادههای حواس مبتنی است (نصر، 1385الف، ص26).
برپایهی آنچه گفته شد، سنتگرایان در مسئله حقوق بشر، گفتمان سنتی و دینی خاص خودشان را که مبتنی بر اصول، روش و بنیادهای حکمت خالده است، مورد توجه قرار داده و حقوق بشر غرب مدرن را که مولود عصر رنسانس است و انسان را موجودی مستقل و بریده از خدا تلقی میکند، بهچالش میگیرند.
شووان از دیگر سنتگرایان معاصر نیز از کسانی است که با متد صرفا علمی تجددگرایان در فلسفه و علم مدرن مخالفت کرده، متدولوژی سنتی مبتنی بر شهود عقلانی و بهرهمندی از عقل خداوندی و رهنمود وحی را به عنوان تنها روش اصیل و معتبر، مورد تأکید قرار میدهد."