چکیده:
یکی از مباحث جدی مربوط به فلسفة حقوق بشر که امروزه در عرصة جهانی از اهمیت بسزایی برخوردار است، تعیین نسبت میان حقوق بشر و حقحیات است. آنچه در این نوشتار دنبال میشود، پرداختن به این سوال است که آیا این حق بهصرف انسان بودن به فرد تعلّق میگیرد یا در تعلّق آن، ارزشدار بودن حیات نیز دخیل است؟ در این رابطه دو احتمال وجود دارد: احتمال اول آن است که هیچ عامل اعتقادی در تحقق این حق، نقشآفرین نباشد. اثر این مبنا تعارض حق حیات با اعتقادات دینی است. نتیجة حاصل از احتمال دوم، دخیل شدن ارزشها و باورهای دینی در تحقق حقوق بشر و تعیین قلمرو و دامنة آن است که در اثر آن، مفهوم کرامت ارزشی شکل میگیرد و در نتیجه، این حقوق از نظر امتداد، کیفیت تعلّق و عوامل محدودگر متفاوت خواهد شد.
ادعای این نوشتار، تایید احتمال دوم است. پذیرش احتمال دوم بهمعنای پذیرش مبانی، منابع، اهداف و ضمانتهای اجراهای حقوقی، متفاوت از آن چیزی است که در اسناد بینالمللی حقوق بشری آمده است.
خلاصه ماشینی:
"2. حرمت کشتن نفس ارزشمند حق زندگی برای ابنای بشر و تکلیف دیگران به رعایت آن، بهگونهای محترم است که در کتاب خدا کشتن یک انسان، مثل گرفتن حیات از همة انسانها بیان شده است: «هر کس که نفسی را بدون عنوان قصاص یا فساد در روی زمین بکشد، مانند این است که همة انسانها را کشته است؛ و هر کس انسانی را از مرگ رهایی بخشد، چنان است که گویی همة مردم را زنده کرده است» (مائده، 32).
در این رویکرد، کرامت ذاتی انسان نیست؛ بلکه قراردادی است؛ انسان بهطور مطلق بر سرنوشت خویش حاکم است و اعتقادی به مبدأ و معاد ندارد: ازاینرو، در این اعلامیه کرامت انسانی که ریشۀ اصلی شایستگیهای انسان برای رسیدن به حقوق بشری است؛ نادیده گرفته شده است؛ اما در اعلامیۀ حقوق بشر اسلامی جهانبینی توحیدی محوریت دارد و اندیشه، تعقل و کرامت، موهبتی الهی است که با وجود انسان همراه و منشأ تمام امتیازات و شایستگیهای انسانها برای دارا بودن حقوق و آزادیهای متناسب با وجود اوست و در واقع، چون کرامت انسان از رابطۀ او با خدا نشئت میگیرد، هر عاملی که به این رابطه ضربه بزند، کرامت انسانی را محدود میکند.
تشریع قوانین قصاص، تعزیرات و حدود در اسلام، مؤید گفتار ماست؛ اما در اعلامیۀ جهانی حقوق بشر هیچ انسانی نمیتواند کرامت دیگران را تهدید کند و مورد اهانت و اذیت قرار دهد؛ از نظر اعلامیه، شکنجۀ انسانها برای همیشه ممنوع است؛ حتی نسبتبه کسی که کرامت دیگران را سلب کرده باشد نیز نمیتوان آزادی اعمال نمود."