چکیده:
تولیدکنندگان داخلی با چالشهای متعددی روبهرو هستند که تولید در برخی واحدهای صنعتی را متوقف یا تعطیل کرده است. طی سالهای گذشته، دولتها با اعمال سیاستهای حمایتی پولی و تعرفهای سعی کردهاند از تولید داخلی حمایت کنند، اما با وجود صرف منابع و هزینههای زیاد، این چالشها در بنگاههای اقتصادی از بین نرفته است. در این مقاله، برداشت تولیدکنندگان و کارشناسان از تولید داخلی، چالشهای حمایتگرایی، تحلیل، و راهبردهای کارآمد حمایت از تولید داخلی معرفی میشود. این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از دانش نظری و تحلیلی استادان دانشگاه و دانش عملی کارفرمایان انجام شده است. مطابق نتایج، سیاستهای فعلی حمایت از تولید داخلی، چالشهای متعددی از جمله در ایجاد و حفظ اشتغال و در سطح فناوری و نوآوری، و نیز چالش فساد اقتصادی و رانت بهوجود آورده است. از دیگر یافتههای این پژوهش، ضرورت تغییر راهبردهای حمایت از تولید داخلی است. راهبردهای فعلی مانند اعطای تسهیلات ارزان بانکی، اعمال تعرفة زیاد بر کالاهای وارداتی و اعطای یارانة انرژی ارزان، ناکارآمد است و بهجای آن، دولت باید از راهبردهای کارآمدی مانند ثبات اقتصاد کلان، حمایت از پژوهش، کمک به بازاریابی منطقهای و بینالمللی، کنترل فساد اداری و بهبود فضای کسبوکار بهره بگیرد.
Internal Domestic manufacturers face a number of challenges that have stopped manufacturing, and shut down some of the industrial units. Over the past years, governments have tried to support domestic production through monetary supportive policies and tariffs, but they still face a lot of challenges, despite the fact that they spend only a lot of resources and costs on businesses. The purpose of tThis paper is to analyze producers manufacturer's 'and expert's perceptions of domestic production, protection challenges, and effective strategies for supporting domestic production. This paper has been conducted with a qualitative approach and using theoretical and analytical knowledge of university professors and practical knowledge of employers, which are the sample population of this research. The rResults indicate that current policies to support domestic production have created numerous challenges, including the challenge of creating and sustaining employment, the challenge of technology and innovation, and the challenge of economic corruption and rents. Other findings from this study include the need to change the strategies for supporting domestic production. Current strategies, such as providing cheap banking facilities, imposing high tariffs on imported goods, and subsidizing cheap, inefficient energy instead, the government can use efficient strategies such as macroeconomic stability, support for R & D, regional and international marketing, control of corruption and improve the business environment.
خلاصه ماشینی:
طي سال هاي گذشته ، دولت ها با اعمال سياست هاي حمايتي پولي و تعرفه اي سعي کرده اند از توليد داخلي حمايت کنند، اما با وجود صرف منابع و هزينه هاي زياد، اين چالش ها در بنگاه هاي اقتصادي از بين نرفته است .
در مقابل ديدگاه فوق ، باوري وجود دارد که براساس آن ، حمايت از توليد داخلي و اتخاذ راهبردهاي منطبق با آن سبب وابستگي بنگاه هاي اقتصادي به انواع حمايت از توليد، افزايش هزينه هاي توليد داخلي و آسيب پذيري صنايع داخلي شده و به سودآوري و جذابيت بالاي واردات انواع کالا به کشور از راه هاي قانوني و غيرقانوني انجاميده است (صادقي و همکاران ، ١٣٩٠).
قاچاق کالا و واردات انواع کالاها در کنار رکود، بيکاري و رشد پايين اقتصادي مطرح شده و وانمود شده است که براي کاهش مشکلات اقتصادي، بايد واردات کالاهاي خارجي کاهش يابد و از توليد داخلي حمايت شود؛ زيرا تلقي عمومي در ايران اين است که حمايت همه جانبه از توليد داخلي، رکود را کاهش و اشتغال را افزايش ميدهد.
ميان کلاسيک ها و کينزيها بحث ها و پرسش هاي مهمي در جريان است که هر مکتب اقتصادي پاسخ هاي متفاوتي به آن ها داده است ؛ براي مثال ، آيا دولت بايد در اقتصاد دخالت کند يا اجازه دهد بازار اقتصاد را تنظيم کند؟ آيا دولت ميتواند توليد را افزايش و بيکاري را کاهش دهد؟ آيا دخالت دولت ، اوضاع را بدتر ميکند و تورم به وجود ميآورد؟ و پرسش آخر اينکه آيا سرمايه گذاري دولت ، جاي سرمايه گذاري بخش خصوصي را ميگيرد يا مکمل آن است ؟ بايد توجه داشت که رکود بزرگ اواخر دهۀ ١٩٢٠، تغييراتي اساسي در تفکرات اقتصادي ايجاد کرد که تا امروز ادامه دارد.