چکیده:
مسئله پیدایش و تکوین جهان یکی از مسائل مهم و پرسش برانگیز، با پیشینه تاریخی پرماجرا، پیوسته توجه، اشتیاق و کنجکاوی انسان را در بازه زمانی بسیار کهن تا به امروز، به خود معطوف داشته است. این مسئله در چهار حوزه معرفتی، یعنی جهان نگری مبتنی بر اسطوره شناختی، نگرش جهان شناختی فلسفی، جهان بینی ادیان توحیدی و کیهان شناختی علمی موضوع واکاوی و پژوهش بوده و هست. هریک از حوزه های مذکور طبق مبادی و روش شناختی مختص خود، به پیدایش جهان و پدیده های آن پرداخته و پایه های نظام جهان شناختی خود را عرضه نموده اند. در این پژوهش، فرایند تکوین جهان و پدیده های طبیعی، در نگرش جهان شناختی فلسفی فیلسوفان ایونیا، یعنی تالس، آناکسیمندر و آناکسیمنس واکاوی میشود. در این واکاوی، نخست، مبادی چگونگی عبور از اندیشه اسطوره شناختی به نگرش فلسفی در خصوص مسئله تکوین بررسی میشود که عبارت است از : الف) سیر تاریخی تبدیل نگرش تئوگونی به کوسموگونی؛ ب) چگونگی تبدیل تبیینگرهای شخصی به تبیینگرهای غیرشخصی؛ ج) عبور از جزئی نگری اسطوره شناختی و شکلگیری مفاهیم کلی فلسفی و آنگاه به مقایسه شیوه و دیدگاه روش شناختی آنها پرداخته خواهد شد. تالس و آناکسیمنس، هردو، تکوین و پیدایش را با روش «تبدیل و تحول» ماده اولیه «آب» و «هوا» و آناکسیمندر با شیوه «جداشدگی» اشیاء از اصل نخستین «آپایرون»، تعلیل و تبیین کرده اند. تالس و آناکسیمنس همه موجودات و اشیاء را کیفیات ماده اولیه میدانند، درصورتی که آناکسیمندر به کیفیات، وجود عینی میبخشد و آنها را جزء موجودات واقعی قلمداد میکند. در پایان به این پرسشها پاسخ داده میشود که از دیدگاه فیلسوفان مکتب ایونیا، ساختار و ماهیت جهان و پدیده های طبیعی، چگونه شکل میگیرند؟ موجودات و اشیاء چگونه بوجود می آیند و از بین میروند؟ آیا در پس همه تغییر و تحولات و تبدیل عناصر مادی به یکدیگر و جداشدگی اشیاء، اصل واحد و عقل مدبری به نام عامل الهی وجود داشته است؟
خلاصه ماشینی:
"در پایان به این پرسشها پاسخ داده میشود که از دیدگاه فیلسوفان مکتب ایونیا، ساختار و ماهیت جهان و پدیدههای طبیعی، چگونه شکل میگیرند؟ موجودات و اشیاء چگونه بوجود میآیند و از بین میروند؟ آیا در پس همة تغییر و تحولات و تبدیل عناصر مادی به یکدیگر و جداشدگی اشیاء، اصل واحد و عقل مدبری به نام عامل الهی وجود داشته است؟ کلیدواژهها: تکوین، جداشدگی، تبدیل و تحول، تبیینگر شخصی، تبیینگر غیرشخصی، مفاهیم کلی، تالس، آناکسیمندر، آناکسیمنس * * * مقدمه آنچه توجة فیلسوفان مکتب ایونیا را به خود جلب میکرد و اشتیاق آنها را برای پژوهش و روشنسازی واقعبینانة امور برمیانگیخت، دگرگونیهای پیوسته و تحولات مدام در درون طبیعت و فرایند پیدایش و رشد رخدادهای طبیعی بود.
"/>) در واقع، میتوان گفت تالس «آب» را به این دلیل بعنوان «اصل» و منشأ انتخاب کرد که نه تنها آب در ذات خود متحرک است، بلکه قوة تحرک را در درون خود دارد و برای متحرک نیاز به عامل محرک ندارد؛ یعنی تحرک و تغییر از ویژگیهای ذاتی آب شمرده میشود و همین خاصیت «آب» موجب شد که تالس آن را بعنوان «آرخه» بر دیگر عنصرها ترجیح دهد و آن را چنان اصلی ملاحظه کند که هم میتواند بعنوان سرچشة همه چیز قرارگیرد و هم میتواند «بمعنای حالت اولیهیی که کثرت جهان از آن پدید آمده است» و هم «بمعنای زمینة ثابت وجود جهان»، بکاربرده شود.
جبران یا تاوان بیعدالتی مسئلة قابل توجه در کنار گذاشتن تبیین «تبدیل» عنصری به عنصری دیگر و انتخاب تبیین «جدا شدن» عناصر از آپایرون آن است که طبق نگرش آناکسیمندر اگر یکی از عنصرها که ضد یکدیگرند منشأ و اصل باشد بیعدالتی و بیدادگری همة جهان هستی را فرامیگیرد، چون این عنصرهای متضاد پیوسته با یکدیگر کشمکش دارند و هریک تلاش میکند تا قلمرو خود را گسترش دهد و بر دیگری غلبه پیدا کند."