چکیده:
در تاریخ جنگ های ایران حمله اسکندر به ایران که با شکست داریوش سوم در سال ٢٣٠ ق. م و استقرار
دولت یونانس سلوکی ( ٣١٢ تا ٣ ق.م) گردید. در واقع یکی از مهمترین وقایع تاریخ آن زمان خاور
نزدیک، در این بخش جهان روی داد، و به تعبیری انقراض امپراطوری هخامنشی پایان تاریخ باستان و آغاز
دوران جدیدی در زندگی اقتصادی و اجتماعی ایران آغاز، بدین ترتیب که روش نوینی که آمیزه ای از
تاثیر عنصر یونانی و میراث تمدن هخامنش بود، برقرار گردید. از آنجا که شرق ایران به منزله پلی ارتباطی
مهم بین غرب و شرق و ساتراپ هخامنشیان در شرق بود و نیز بخشی از منابع هخامنشی را تامین میکرد از دیگر اهداف حمله اسکندر به شرق ایران و بویژه هند گردید. و از اهداف دیگر حمله اسکندر دستیابی به
گنج های افسانه ای هند بود. که پس از حیله های جنگی خود از رودهی داس پس (جلم امروزی) از این
رود عبور کرد و در قدم اول با پیل های پروس مواجه شدند. و فیل ها تلفات زیادی به مقدونی ها وارد
نمودند، ولی بالاخره پیروس اسیر شد و جنگ به بهره مندی اسکندر خاتمه یافت.
خلاصه ماشینی:
از آنجا که شرق ايران به منزله پلي ارتباطي مهم بين غرب و شرق و ساتراپ هخامنشيان در شرق بود و نيز بخشي از منابع هخامنشي را تأمين ميکرد از ديگر اهداف حمله اسکندر به شرق ايران و بويژه هند گرديد.
٢٠٠ / فصلنامه تحقيقات جديد در علوم انساني، دوره جديد، شماره يازدهم ، تابستان ١٣٩٧ * * * * * مقدمه از عنصر اسکندر در تاريخ تحولات سياسي ايران به عصر جنگ و خونريزي و کشتار ياد مي شود به ويژه جنگ با يک نظام سياسي که دچار انحطاط اخلاقي و جنگ خانگي دست و مردم هم دفاع چنداني از نمي کنند و اساسا و چنين شرايطي سخن از حقوق انساني و حقوق شهروندي بحث است زيرا در قتل عامها و جنگها، نخستين و اساسي ترين حق هر انساني که حق حيات و ادامه آن است از بين مي رود.
در عين حال اسکندر براي ادارة و ادامه حاکمين که به بهانۀ نه چندان زيادي به دست آورد تشکيلات و ساختار سياسي ـ اجتماعي هخامنشيان را در مورد توجه قرار داد و اين براي قوم ايراني آن روز افتخاري بود زيرا در عين مغلوب شدن از نظم نظامي و سياسي در بعد فرهنگي دين بالندگي توان را داشتند که فرهنگ حاکميت ساختار تشکيلاتي آنان بتواند راه ادامه حيات سياسي و حاکميت غالب را ممکن سازد.
در طول تاريخ اسکندر براي روم نماد قدرت و اقتدار بوده است ولي براي ايرانيان نماد خونخواري و خرابي است چرا که اسکندر در لشکر کشي خود به آسيا در زمان داريوش سوم هخامنشيان حمله کرد و سپاهيان ايراني را شکست داد.