چکیده:
مقالهی حاضر در پی آن است که با بررسی برخ ی نظریههای سیک زندگی ابتدا حضور قدرتمند دین
را در این نظریهها به اثبات پرساند و د رگام بعدی با بررسی ختصر برخی روایات اسلامی مربوط به
نوجوان موّلفههای سبک زندگی اسلام یآنان را استخراج نماید و زمینههای شروع چنین مطالعاتی را در
علوم اجتاعی فراه مآورد.
انتخاب به عنوان مهمترین عامل در نظریات سیک زندگی در سبک زندگی دینی هم با قدرت تام
ایفای نقش میکند و اساسا دین عامل تمییز درست از نادرست است که در نهایت نظام انتخاب ما را
راهبری و هدایت میکند. لذا به نظر میرسد برای رسیدن به الگوی یک نوجوان مسلمان باید بر نحوهی
انتخاب تاکی دکنیم.
یکی از ویژگیهای سبک زندگی, وجود انسجام در درو نآن است. این ویژگی به وضوح در
نظام منسجم دین اسلام دیده میشود. لذا استخراج سبک زندگی دینی را ممکن وآسان میکند.
حصیصه ی گروهی بودن سبک زندگی» به این معنا که لزومی برای ارتباط دائم میان پیروان آن وجود
ندارد» چراغ روشن دیگری است برای امکان استخراج سبک زندگی دینی؟ این مسئله بیش از پیش امکان
وجود یک الگوی معیار یا سبک زندگی دینی را برای سیاستگذاران فرهنگی یک منطقه و حتی یک
کشور بیان میدارد.
خلاصه ماشینی:
"واژگان کلیدی: سبک زندگی، سبک زندگی دینی، نوجوان، روایات اسلامی مقدمه نوجوانی یکی از دورانهایی است که نوجوان در همهی رفتارهای خود به دنبال الگو میگردد و به نظر میرسد تا به حال الگوی معیار برای یک نوجوان ایرانی مسلمان از آیات و روایات و سنت ائمه معصومین(ع) به طور کامل استخراج نشده تا به نوجوانان و آیندهسازان این مرز و بوم ارائه شود.
البته کارهایی چند در زمینهی تربیت اسلامی نوجوانان صورت پذیرفته است که بیشتر در حوزهی تعلیم و تربیت یا مباحث روانشناسی بوده است، اما این گونه تحقیقات نیازمند یک نگاه و رویکرد میانرشتهای است تا هم بتواند اقتضائات فرهنگی را بررسی کند و هم دین را به عنوان یک فرانهاد بر همهی شئون زندگی دخیل و مؤثر ببیند، که تا به حال چنین رویکردی به نوجوان و سبک زندگی او از منظر دین نشده است.
نهادها و سازمانهای مختلفی برای نوجوانان برنامهریزی میکنند و یا حداقل اینکه این قشر از جامعه را نیز مورد نظر خود قرار دادهاند ولی به نظر میرسد دوران نوجوانی، که از آن میشود با عنوان سکوی پرش به جوانی و شکوفایی استعدادها یاد کرد نیازمند توجه جدی تر، ویژهتر و همهجانبهتری است.
(صدوق،1367:ج3،ص493) در این دسته از روایات برای سنین 7 تا 14 از عباراتی مانند فرمانبردار یا آموزندهی ادب یا یادگیرندهی کتاب الهی استفاده شده است و با کمی دقت میتوان دریافت که این سن، سن آموزش، تعلیم و تأدیب است، لذا والدین نوجوان باید با رعایت ظرافتهای روحی آنان در نظر داشته باشند که آنچه از فرزندانشان در سنین نوجوانی و بالاتر انتظار دارند باید قبل از آن به آنان آموزش دهند و بعد از این سن، زمان مشاورهگرفتن و زمان برداشت از محصول است و نه کاشتن بذر!"