چکیده:
محقق خفری از زمرۀ فیلسوفانی بود که چندین برهان بر اثبات خداوند اقامه کرد و این براهین را دارای ویژگیهای براهین صدیقین دانست. در این براهین با استفاده از اموری همچون حقیقت وجود و مجموعۀ موجودات، واجبالوجود اثبات شده است. ملاصدرا این براهین را ناتمام میداند، زیرا به عقیدۀ وی میان فرد و طبیعت خلط صورت گرفته یا از راه وجود مجموعۀ موجودات استدلال شکل گرفته است، در حالیکه تنها افراد مجموعه دارای وجود حقیقی هستند. در مقالۀ حاضر براهین خفری را به تفصیل تقریر و تبیین میکنیم و اشکالهای ملاصدرا بر آن، ارزیابی قرار خواهد شد. نتیجه اینکه براهین خفری درست است و اشکالات ملاصدرا بر آن وارد نیست.
خلاصه ماشینی:
مثل اينکه گفته مي شود مرغ بر تخـم مـرغ و تخم مرغ بر مرغ توقف دارد، اما اين دور لفظي محسوب ميشود و نه حقيقي؛ زيرا طبيعـت به وجود فرد وابسته است ، يعني بايد فردي باشد تا طبيعتي محقق شود پس فردي بـه فـرد ديگر متوقف است و آن فرد نيز به فردي ديگر توقـف دارد؛ لـذا توقـف شـي ء بـر وجـود خويش (توقف الشيء علي نفسه ) را به دنبال نخواهد داشت .
برهان دوم محقق خفري تقرير اول : استحالۀ تقدم شي ء بر خود تقرير اول از برهان دوم ايشان اين است : «موجود مطلق » يعني «طبيعت موجـود بـدون هـيچ قيـد و خصوصيت » (نه مطلق به معناي مقيد به اطلاق ) نيازمند به علت نيست ، والا مستلزم تقـدم شـي ء بـر خود است که محال خواهد بود، چون اگر طبيعت موجود، ممکن باشد، نيازمند علت اسـت و ايـن علت ، يا خود همين طبيعت موجود است که مستلزم تقدم بر خويش مـيشـود، يـا فـردي از ايـن طبيعت است که از آنجا که طبق مقدمۀ اول مذکور در برهان قبل ، فرد، وابسـته بـه طبيعـت اسـت ؛ پس طبيعت با يک واسطه ، وابسته به خود مي شود و باز هم تقدم شي ء بر خـود بـه ميـان مـي آيـد، زيرا بايد آن طبيعت ، موجود باشد تا فرد تحقق يابد و سـپس فـرد، همـان طبيعـت را محقـق کنـد.