چکیده:
سران بابیت و بهائیت، با ادعای امی بودن خود و بهرهگیری از شعار مطابقت دین با مقتضای زمان، از تازگی گفتار و بداعت ادعاها و نوین بودن آموزههایشان سخن راندهاند؛ ولی گفتار و کردار آنان به هیچ وجه تازگی نداشته، بلکه با ادعاها و سیره دیگر جریانهای انحرافی و باطنی، به ویژه برخی امامان متمهدی اسماعیلیه مشابهتهای بسیاری دارد.
نوشتار حاضر با روش پژوهش توصیفی ـ تحلیلی، در صدد است از طریق جمعآوری اطلاعات کتابخانهای، همانندیهای گفتار و کردار سران بابیت و بهائیت را با آموزههای برخی ائمه اسماعیلیه در حوزه امامت و رهبری بیان کند تا نقش اثرگذار آموزههای امامان این جریان بر فرقههای بابیت و بهائیت آشکار گردد.
نتایج حاکی از آن است که نه تنها مدعی سران بابیت و بهائیت تازگی و بداعت ندارد، بلکه با توجه به شواهد موجود، آموزههای مطرح شده از سوی آنان در حوزه جایگاه امام و کارکردهای او؛ تصویربرداری از آموزههای امامان برخی جریانهای مندرس اسماعیلیه است.
خلاصه ماشینی:
تحلیل پیشینه روشی و محتوایی بابیت و بهائیت در آموزههای اسماعیلیه سید علی موسوینژاد 1 ـ رحمان عشریه 2 ـ محمد علی پرهیزگار 3 چکیده سران بابیت و بهائیت، با ادعای امی بودن خود و بهرهگیری از شعار مطابقت دین با مقتضای زمان، از تازگی گفتار و بداعت ادعاها و نوین بودن آموزههایشان سخن راندهاند؛ ولی گفتار و کردار آنان به هیچ وجه تازگی نداشته، بلکه با ادعاها و سیره دیگر جریانهای انحرافی و باطنی، به ویژه برخی امامان متمهدی اسماعیلیه مشابهتهای بسیاری دارد.
از اینرو، نخست به تبیین محتوای دینی در موضوع بابیت، امامت و مهدویت از نگاه اسماعیلیه میپردازد و نتایج این تبیین را همراه روشهای امامان اسماعیلیه بیان و سپس آنها را با ادعاها و آموزههای سران بابیت و بهائیت تحلیل و تطبیق میکند.
«عباس افندی»، دومین سرکرده بهائیت است که تقریبا همان مقام «امام اساس» اسماعیلیه را بر عهده داشت که قرار بود مستودع باشد و رهبری را به برادر خود واگذار کند: «قد اصطفینا الاکبر بعد الاعظم امرمن لدن علیم خبیر؛ ما اکبر را بعد از اعظم برگزیدیم امری است از نزد علیم خبیر» (نوری، 137: ص136)؛ لیکن با طرد برادرش (غصن اکبر، یعنی محمد علی) از امر پدر سرپیچی و ریاست بهائیان را به نوه دختری خود منتقل کرد.
سران بابیت و بهائیت در مناسبتهای گوناگونی از نسخ اسلام و ظهور دیانت جدید سخن راندهاند: الف) شوقی افندی درباره هدف اصلی فتنه بدشت مینویسد: هدف اصلی و اساسی این اجتماع عظیم (بدشت) آن بود که اولا، به وسایل مقتضی استقلال امر بیان و انفصال شریعت رحمان از رسوم و آداب و سنن و شرایع قبلیه به نحو مؤثر و نافذ اعلام گردد (افندی، 1992: ص93).