چکیده:
قرن بیست و یکم با بروز تغییرات عمده و بسیاری در ابعاد مختلف علوم و برخی مفاهیم کلیدی چون قدرت، مصادف بوده است. قدرت در زمره مفاهیم بنیادی به شمار می رود که از ابعاد مختلف دستخوش تغییر شده است. امروزه نظامهای برتر جهانی، قدرت جدیدی را با نام قدرت نرم در پیشانی قدرتهای پیشین (قدرت نظامی و اقتصادی) خود قرار دادهاند که به کارگیری این قدرت با کمترین هزینه، اهداف راهبردی و مهمی را تعقیب مینماید. در عین حال عصر انفجار اطلاعات به عنوان یکی از اصلیترین مفاهیم دوران اخیر، از بیشترین اثرگذاری بر حوزه قدرت نرم برخوردار بوده است. بنابراین تلاقی مفاهیم قدرت نرم و اطلاعات، حوزه میانرشتهای مهمی است که درک آن، برای کسب قدرت در دنیای امروز ضروری است. در این مقاله ضمن مروری اجمالی بر مفاهیم قدرت نرم و اطلاعات، نقش اطلاعات در قدرت ملی و نرم تبیین میشود.
خلاصه ماشینی:
به موجــب این راهبرد جدید که البته از مختصات نظام بین الملل کنونی نیز به شمار می رود و در ادوار تاریخی گذشته مشابه آن ثبت نشده است ، حکومت های یادشــده بر آن هســتند که با اتکا به عناصر، فرمول ها و اقدامات مسالمت محور و غیراجباری از قبیل تشویق و اقناع ، زمینه نفوذ، پذیرش ، سیطره و سیادت خود را بر جمعیت و جوامع مورد نظر (هدف ) بدون اعمال زور فراهم سازند.
در واقع به دنبال بروز تحولات گسترده در روابط بین الملل و افزایش هزینه های مادی و معنوی به کارگیری قدرت سخت ، امروزه گرایش به بهره گیری از نوع دیگری از قدرت که بر اقناع مخاطب مبتنی است و نخســتین بار به وســیله "جوزف نای " به عنوان قدرت نرم مصطلح شده ، در دایره توجهات قرار گرفته است .
در حقیقــت فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان مجموعه تســهیل گرهای فنی می تواند به اصلاح نظام اطلاعات فیزیکی و سپس جریان های اطلاعاتی معنایی پرداخته و از این طریق چرخه اطلاعات در جامعه منجر به اصلاح جریان تفکر و دانش محور شدن جوامع می شود و ابعاد نوینی از قــدرت را شــکل می دهد.
حتی اندیشمندان جدیدی نیز که در این حوزه به قلم فرسایی پرداخته اند، کمتر به اطلاعات ، به عنوان یک عضو مستقل قدرت ملی نظر افکنده و اگر هم آن را مورد توجه قرار داده باشند عمدتا با نگاه فنی و در حوزه ارتباطات بوده است .
در کنار این برداشت عام ، فناوری اطلاعات به طور خاص و به عنوان مجموعه ابزارهای اطلاعاتی قادر است ، به کمک انتقال آگاهی تولید شــده از اطلاعات ، در اعمال قدرت نقش آفرینی اساسی داشته باشد.