چکیده:
مسئله « آزادی» و « امنیت» همواره توجه بشر را به خود جلب کرده است. « هابز» و « لاک» ، دو تن از نظریه پردازان اصلی « قرارداد اجتماعی» در این راستا گام هایی برداشته اند؛ مطالعه دیدگاه این دو متفکر درباره آزادی و امنیت از آن جهت ضروری می نماید که یکی به مطلق گرایی و دیگری به پدر لیبرالیسم معروف است. تحقیق حاضر با روش توصیفی و تحلیلی با جمع آوری داده های کتابخانه ای و با رجوع به آثار این اندیشه ورزان و آثار سایر محققانی که درباره آن ها تحقیق کرده اند، به بررسی رابط? آزادی و امنیت در دیدگاه هابز و لاک پرداخته است. در این راستا این پرسش مطرح گردید که « چه شباهت ها و تفاوت هایی در اندیشه سیاسی هابز و لاک درباره رابط? آزادی و امنیت وجود دارد؟» . ادعای نوشتار این است که هابز آزادی را با امنیت قابل جمع نمی داند، در حالی که از دید لاک این دو با یکدیگر سازگار و تقویت کنند? همدیگر است. از نظر هابز باید یکی از این دو را برگزید که او امنیت را با اهمیت تر تشخیص داده و آن را بر آزادی ترجیح می دهد؛ اما لاک هم در پی تامین امنیت است و هم در پی حفظ آزادی، هر چند که او ارج بیشتری به آزادی قائل است تا امنیت.
خلاصه ماشینی:
تحقیق حاضر با روش توصیفی و تحلیلی با جمعآوری دادههای کتابخانهای و با رجوع به آثار این اندیشهورزان و آثار سایر محققانی که درباره آنها تحقیق کردهاند، به بررسی رابطۀ آزادی و امنیت در دیدگاه هابز و لاک پرداخته است.
در این تعریف، شرط اصلی برای مانع تحدیدکننده آزادی، خارجی بودن آن است؛ یعنی اگر مانعی که فرد را از عمل باز میدارد، در وجود فرد باشد، و نه در محیط پیرامونش، نمیتوان گفت که فرد از آزادی برخوردار نیست؛ زیرا آنچه که او را از عمل باز میدارد، در وجودش است، نه در محیط پیرامون.
Cranston Cranston ۲ـ2ـ1 آزادی در وضع مدنی لاک در وضع طبیعی، انسان را دارای حقوقی مسلم میداند که تحت هیچ شرایطی و وضعی قابل سلب نیست، از آن جهت که این حقوق بر اساس قوانین طبیعی برای انسانها محفوظ است، او به صراحت از سه حقوق که عبارتند از حق زندگی، حق آزادی و حق مالکیت، نام میبرد.
علاوه بر آزادی در وضع طبیعی، در وضع مدنی، تکلیف آزادی چه میشود؟ آیا با حاکم نمودن اقتدار قانونی فرد یا افراد دیگر بر سر نوشت و زندگی خود، فرد آزادی طبیعیاش را از دست میدهد؟ برای یافتن پاسخ این پرسشها باید دید که از نظر لاک وضع مدنی چه ویژگی دارد.
به نظر هابز آزادی که انسان در وضع طبیعی دارد، آزادی مطلق و نامحدود است و در مقابل در این شرایط از امنیت برخوردار نیست، و به دلیل شکنندگی وضعیت نمیتوان به صلح و ثبات پایدار دلخوش کرد.
اما حالت دیگری هم متصور است؛ آزادی به نفع امنیت کار میکند، و رابطۀ مثبت برای این دو از نظر هابز قابل تصور میگردد.