چکیده:
به دنبال افزایش جمعیت و وسعت شهرها و همچنین افزایش مسئولیت های واگذار شده به حکومت͏های شهری، آنها برای مدیریت بهینه͏تر و ارائه خدمات بهتر به شهروندان، شهر تحت نظر خود را به چندین منطقه تقسیم کردند. در واقع تقسیمات شهری ابزاری برای تقسیم شهر به واحدهای کوچک تر جهت مدیریت مناسب͏تر و بهتر است. تدوین تقسیمات شهر معاصر مبتنی بر برنامه ریزی است و عوامل سه گانه «شهر»، «شهروند» و «مدیریت شهری» در آن نقش دارند. تقسیمات شهری منتج از تعامل این عوامل سه گانه، یگانگی و پایداری شهر را رقم زده و گرداندن شهر در لوای مدیریتی واحد و یکپارچه را میسر می گرداند. در این راستا منطقه بندی اداری یک شهر به عنوان ابزاری مهم در برنامه ریزی شهرها، به ویژه شهرهای بزرگ شناخته می شود. و باید اذعان نمود که یکی از ابزارهای چیره شدن بر پیچیدگی شهر، تقسیمات شهری است؛ پدیده ای که اصالتا همزاد شهر بوده است. هدف از این مقاله تبیین نقش تقسیمات شهر در مدیریت یکپارچه شهری در شهر تهران بوده است که با روش تحقیقی توصیفی و تحلیلی و با مطالعات تاریخی در زمینه سیر تقسیمات شهری تهران سعی در رسیدن به این مهم را داشته است. براساس نتایج بدست آمده دستیابی به توسعه یکپارچه و پایدار شهری و نیز خدمات رسانی هماهنگ و یکپارچه به فضای شهری در گرو مدیریت یکپارچه فضای شهری و مدیریت یکپارچه فضای شهری خود در گرو رعایت اصل تقسیم سلسله مراتبی فضای شهری است؛ امری که در کلانشهر تهران تحقیق نیافته است. بنابراین باید گفت که تقسیم فضای شهری به صورت سلسله مراتبی می تواند به عنوان بسترساز شکل گیری مدیریت یکپارچه عمل کرد که این امر به نوبه خود می تواند یکپارچگی ذی نفعان، یکپارچگی فضایی، یکپارچگی سیاستگذاری و یکپارچگی عملکردی را به دنبال داشته باشد.
خلاصه ماشینی:
بنابراین باید گفت که تقسیم فضای شهری به صورت سلسله مراتبی می تواند به عنوان بسترساز شکل گیری مدیریت یکپارچه عمل کرد که این امر به نوبه خود می تواند یکپارچگی ذینفعان، یکپارچگی فضایی ، یکپارچگی سیاستگذاری و یکپارچگی عملکردی را به دنبال داشته باشد.
بدین سان جهت وجود سطحی از ارتباط بین فضای شهری و نظام اداره آن، باید فضای شهری را به صورت سلسله مراتبی از فضای کلان تا فضای خرد شهری در نظر گرفت (شکل شماره ٦) تا از این طریق مدیریت شهری بتواند کل نظام فضای شهری به تحت پوشش خود در آورده و در کنار آن از چندپارچگی و تفرق در حوزههای مختلف خدماترسانی ، برنامه ریزی، سیاستگذاری و غیره جلوگیری نمود.
اگرچه تعدد نهادهای کارکردی یکی از دلایل شکل گیری تفرق و چندپارچگی در نظام مدیریت شهری کلانشهر تهران است با این حال فقدان رویه و نظامی مشخص و نیز به کار بردن معیارها و شاخص های متعدد در زمینه تقسیمات شهری سبب تشدید این تفرق و چندپارچگی شده است ؛ امری که به نوبه خود باعث مشکلات عدیده ای گشته است .
چنین تقسیم بندی می تواند ضمن خدماترسانی بهینه به فضای شهری، باعث ایجاد هماهنگی بین سازمان ها و ارگانهای متعدد درگیر در اداره شهر تهران شده و از این طریق از دوبارهکاری، موازیکاری و هدررفت هزینه ها جلوگیری کند؛ نتیجه نهایی این امر ایجاد بستر لازم برای شکل گیری مدیریت یکپارچه شهری خواهد بود که این امر به نوبه خود یکپارچگی عملکردی، یکپارچگی قلمروی و یکپارچگی لایه های مدیریتی را به دنبال خواهد داشت .