چکیده:
توسعه پایدار شهری، توسعه ای همه جانبه و ناظر بر ابعاد مختلف بوده و درپی آن است که ابعاد اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی و اثرات فعالیت انسان را با هم آشتی دهد. رویکردهای سنتی به توسعه شهری عموما به طور یک سویه، معطوف به سیاست ها و اهداف اقتصادی بوده اند. کلانشهر تبریز نمونه ای از مدل های توسعه شهری است که به رغم انسجام فضایی و فشردگی در مرحله پیدایش تا دوره پهلوی به ویژه قبل از قانون اصلاحات ارضی اوایل دهه 40، در پی تحولات ناشی از شهرسازی دهه های اخیر به کلی متحول شده و امروز گرفتار ساختاری متخلخل و بیمارگونه شده است. تحلیل فضایی رویکرد توسعه پایدار با استفاده از متغیرهای پایداری، استفاده از یافته های تحقیق در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های مرتبط با طرح های توسعه شهری و کمک به مدیران نهادها و سازمان های ذیربط در مدیریت شهری از اهداف تحقیق بوده است. نتیجه حاصل از بررسی های انجام شده بیانگر آن است که در میان ده منطقه شهری تبریز، سه منطقه محروم (مناطق یک، هفت و ده) با ضریب متوسط توسعه یافتگی 0/27 در پایین ترین سطح برخورداری و توسعه-یافتگی قرار گرفته اند. شش منطقه به عنوان مناطق نیمه توسعه یافته و نیمه پایدار هستند که دارای ضریب متوسط توسعه یافتگی 0/585 هستند. یک منطقه هم (منطقه دو) تنها منطقه برخوردار و توسعه یافته شهر محسوب می شود که با ضریب توسعه یافتگی 0/74 ، آخرین اولویت توسعه را به خود اختصاص داده است.
خلاصه ماشینی:
امروزه کلان شهر تبریز با بارگذاری جمعیتی و کارکردی روز افزون خود با مسائل و مشکلاتی درمدیریت و توسعه شهری مواجه شده که شماری از آنها بیانگر مسائل مبتلا به دیگر کلان شهرها نیز بوده و در این تحقیق با توجه به اهمیت و ضرورت موضوع آن، تبریز به عنوان یکی از کلان شهرهای کشور و مرکز استان آذربایجان شرقی از دیدگاه توسعه پایدار شهری مورد بررسی و تحلیل قرار داده است .
از سوی دیگر شهرهای ما در گذشته بهترین نمونه های پایداری را در خود متجلی ساخته بودند، لیکن امروزه شهرسازی با تبعیت از مدلهای کلیشه ای توسعه شهری (عمدتا متجدد)، نه تنها شرایط ناپایداری را در شهرها پدید آورده، بلکه ناپایداری مناطق اطراف را نیز به دنبال داشته است (بحرینی ، ١٣٧٩: ١١٩).
از سوی دیگر، در زمینه تحلیل و ارزیابی شرایط طبیعی و انسانی محیط برنامه ریزی (قلمرو تحقیق )، مدل AHP برای تعیین ضرائب اهمیت نسبی و وزن متغیرهای ابعاد و معیارهای پایداری، مدل تحلیل عاملی ، برای تصفیه دادهها و عامل سازی متغیرهای انتخابی (دسته بندی ابعاد و عامل ها)، آزمون ناپارامتریک فریدمن برای رتبه بندی مناطق از نظر پایداری، الگوی ترکیبی HDI به منظور ارزیابی و تحلیل سطوح پایداری و میزان توسعه یافتگی مناطق ، مدل رگرسیونی چند متغیره برای بررسی میزان تاثیرات عوامل مختلف اجتماعی ، اقتصادی، فضایی و محیطی بر پایداری توسعه و در پایان مدل SWOT برای انتخاب راهبردهای توسعه پایدار و تدوین الگوی توسعه ، مورد استفاده واقع شدهاند.
جدول ٣: وضعیت سطوح پایداری توسعه مناطق شهری تبریز برپایه الگوی موریس (رجوع شود به تصویر صفحه) جمع بندی و نتیجه گیری چگونگی توزیع جغرافیایی متغیرها در مناطق شهری تبریز به منظور تعیین تعادل یا عدم تعادل منطقه ای متغیرهای انتخابی ، از ضریب پراکندگی ویلیامسون (CV) استفاده شد.
(1994), Planning the Sustainable City Region, Earth scan Pub, London; 29.