چکیده:
طی چند دهه ی اخیر، صنعت گردشگری به یکی از صنایع با اهمیت جهان و محرکی برای پیشرفت اجتماعی- اقتصادی مبدل شده است، روند صعودی تعداد گردشگران بین المللی نیز چشم انداز روشنی را برای این صنعت در سال های آینده به تصویر می کشد. هم زمان با اهمیت یافتن صنعت گردشگری، پیامدهای زیست محیطی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی- فرهنگی آن نیز، بیش از پیش در کانون توجه قرار گرفته است. با وجود پیامدهای مثبت بسیار، گردشگری اگر به صورت عقلانی برنامه ریزی و مدیریت نشود پیامدهای نامطلوب بسیاری نیز در پی خواهد داشت. به منظور به حداقل رساندن پیامدهای منفی احتمالی، مفهوم گردشگری پایدار مطرح شد که به معنای ایجاد تعادل میان سه بعد اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی- فرهنگی توسعه گردشگری است. واقعیت آنست که با وجود مورد پذیرش قرارگرفتن پارادایم گردشگری پایدار و صدور بیانیه ها و به امضا رسیدن توافقنامه های متعدد در سال های اخیر، در حوزه توسعه گردشگری پایدار فاصله زیادی میان حرف و عمل وجود دارد و تعداد اندکی از سیاست های مصوب، به نتایج مورد انتظار منتهی شده اند. در متون علمی مرتبط، به موانع بسیاری بر سر راه تحقق اصول گردشگری پایدار اشاره شده است. پژوهش کاربردی حاضر با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای، مراجعه به بانک اطلاعاتی نهادهای معتبر بین-المللی و تجزیه و تحلیل محتوایی مفاهیم و داده های ثانویه گردآوری شده، استدلال می کند ریشه بروز تمامی این موانع را باید در دو عامل نهادینه نشدن پایبندی به اصول پایداری در فرهنگ و ارزش های اخلاقی افراد جامعه و ناکارآمدی سیستم سنتی سیاستگذاری گردشگری جستجو کرد. این مقاله حرکت جوامع به سمت پذیرش پایبندی به اصول پایداری را مستلزم فرهنگ سازی از طریق شیوه های رسمی و غیررسمی آموزش و تغییر جهت گیری نظام آموزشی فعلی می-داند. هم چنین با این استدلال که در حوزه گردشگری، ضعف و اجرایی نشدن سیاست های موجود تا حد زیادی به محدودیت ها و ناکارآمدی ساختار تمرکزگرای سنتی سیاستگذاری حاکم بر گردشگری بازمی گردد، این مقاله حکمروایی خوب را به عنوان مفهومی که یک نظام سیاستگذاری کارآمد باید بر مبنای اصول آن شکل گیرد و یک رویکرد عملی برای حرکت به سمت توسعه پایدار گردشگری پیشنهاد می نماید.
خلاصه ماشینی:
هم چنین با این استدلال که در حوزه گردشگری، ضعف و اجرایی نشدن سیاست های موجود تا حد زیادی به محدودیت ها و ناکارآمدی ساختار تمرکزگرای سنتی سیاستگذاری حاکم بر گردشگری بازمی گردد، این مقاله حکمروایی خوب را به عنوان مفهومی که یک نظام سیاستگذاری کارآمد باید بر مبنای اصول آن شکل گیرد و یک رویکرد عملی برای حرکت به سمت توسعه پایدار گردشگری پیشنهاد می نماید.
سیستم سنتی سیاستگذاری حاکم بر گردشگری محدودیت هایی دارد که مانع می شوند سیاست های خروجی چنین نظامهایی قابلیت اجرایی داشته باشند، سه مورد از مهم ترین این محدودیت ها به شرح زیرند: − ارجحیت دادن به ملاحظات اقتصادی نسبت به ملاحظات فرهنگی - اجتماعی و زیست محیطی − عدم مشارکت دهی موثر تمامی ذینفعان در نتیجه ساختار تمرکزگرای سلسله مراتبی سیاستگذاری و اعمال نفوذ وکنترل دولت مرکزی و گروههای نفوذ − عدم توجه به فرآیندها، نحوه و کیفیت تعامل ذینفعان − در ادامه به تشریح سه محدودیت نظام سنتی سیاستگذاری گردشگری پرداخته خواهد شد: − ارجحیت دادن به ملاحظات اقتصادی نسبت به ملاحظات فرهنگی - اجتماعی و زیست محیطی − در نتیجه غلبه ایدئولوژی نئولیبرال، اغلب نهادهای دموکراتیک، حکومت ها، احزاب سیاسی و رسانه های جمعی جهانی ، بر رشد اقتصادی متمرکز شدهاند، سیستم سنتی سیاستگذاری در حوزه گردشگری نیز از این قاعده مستثنی نبوده است (بازلمن ٣ و همکاران، ٢٠٠٨).
Bosselmann بعد اقتصادی بر دو بعد دیگر رخ داده است را در سمت راست ، می توان مشاهده کرد (اتحادیه حفاظت جهانی ١، ٢٠٠٦): (رجوع شود به تصویر صفحه) این محدودیت نظام سیاستگذاری سنتی که منجر به ایجاد سیاست هایی در حوزه توسعه گردشگری پایدار شده است که قابلیت اجرایی ندارند توسط محققان بسیاری مورد اشاره قرار گرفته است از آن جمله می توان به فایوس- سولا٢(١٩٩٦)، الیوت(١٩٩٧)، هاشیموتو٣( ١٩٩٩) و بیانچی ٤( ٢٠٠٤) اشاره نمود.
Governance as Catalyst to Sustainable Tourism Development: Evidence from North Cyprus .
An Assessment of ‘Governance’ for Sustainable Tourism Development: the case of North Cyprus.