چکیده:
ناحیه تداخلی از برخورد دو یا چند جریان ترافیکی که در حال عبور از بزرگراه هستند به وجود میآید. با توجه به ایجاد تاخیرات، وجود برخورد در این ناحیه از مشکلات آن میباشد. جهت برطرف ساختن این مشکلات نیاز است تا با ابزارهای مدلسازی ترافیکی بهینهترین طرح را جهت کاهش تاخیرات و برخوردها ارائه نمود. در این مطالعه هدف تحلیل و مقایسه روش HCM و FRESIM جهت مدلسازی ناحیه تداخلی بوسیله نرمافزار شبیهسازی FRESIM میباشد. ابتدا آییننامههایHCM وDUTCH مورد بررسی قرار گرفت و براساس مقایسههای صورت گرفته، آییننامه HCM برای سناریوهای مختلف انتخاب شد و سناریوهای مختلف ناحیه تداخلی برای آن اجرا گردید. از سوی دیگر با شناخت پارامترهای پرداخت نرمافزار FRESIM ، ناحیه تداخلی با استفاده از این نرمافزار مدلسازی و کالیبره گردید. آنگاه، با مقایسه نتایج حاصل از آن با نتایج حاصل از HCM نتیجهگیری شد که این نرمافزار قابلیت محاسبه تاخیرات در بالادست و پاییندست ناحیه تداخلی را که از ضعفهای HCM میباشد، داراست. از سوی دیگر این نرمافزار با استفاده از مدلهای دنبالهروی وسایل نقلیه و تغییر باند وسایل نقلیه علاوه بر مدلسازی طرح هندسی، توان مدلکردن رفتار رانندگان نواحی مختلف را داراست. در ادامه پیشنهاد میشود که برای سناریوهای مختلف و با استفاده از نرمافزارهای متنوع این فرآیند ادامه یابد تا بتوان به مدل جامعی جهت حصول مشخصات جریان ترافیکی در ناحیه تداخلی دست یافت.
خلاصه ماشینی:
3- روش تحقیق 3-1- پارامترهای ورودی و خروجی نواحی تداخلی ورودیها و خروجیها در سه دسته زیر طبقهبندی میشوند : G : اطلاعات مربوط به طرح هندسی S : سرعت آزاد در ناحیه تداخلی و غیر تداخلی V : حجم های تداخلی و غیر تداخلی علاوه بر سه دسته ورودی فوق نیاز به در دسترس بودن برخی مشخصات جریان ترافیکی از جمله ضریب ساعت اوج(PHF)، درصد وسایل نقلیه سنگین و ضریب آشنایی رانندگان به مسیر میباشد.
جدول 3 - سناریوهای مختلف جهت انجام مقایسه بین HCM و نرمافزار شبیهسازی FRESIM به تصویر صفحه رجوع شود 5-1- تحلیل سناریوهای مختلف بر اساس روش HCM نتایج حاصل از تحلیل سناریوهای مختلف(شامل 5 حجم، 3 درصد وسایل نقلیه سنگین و 2 طول مختلف) اجرا شده با HCM به شرح زیر است : 1- زمان سفر با افزایش حجم از مقدار veh/h 2880 به veh/h 7200 به صورت خطی افزایش مییابد که این رشد در حدود 35 درصد است.
همچنین میزان تأخیر در این بازه نیز به صورت خطی رشد داشته و این افزایش معادل 250 درصد است(اشکال5 و 8) که نشان میدهد هیچگونه صفی در بالادست ناحیه تداخلی تشکیل نشده و هنوز حجم جریان بیشتر از ظرفیت نشده است.
2- با توجه به تحلیلهای صورت گرفته در مورد روشهای HCM و نرمافزار شبیهسازی FRESIM ، میتوان نتیجه گرفت که تأخیر حاصله در ناحیه weaving بیشتر متأثر از افزایش حجم است(اشکال 4 الی 11) و همانطورکه در شکلهای 5، 7، 9 و 11 ملاحظه میشود تأثیرات افزایش طول نیز نقش مهمی را در افزایش تأخیر ایفا میکند.