چکیده:
با توجه به نقد جامعهشناختی ادبیات که به بررسی محیط جامعه و اثر پرداخته و مهارت ادیب را در انعکاس حوادث جامعه و محیط نشان میدهد، پژوهش مذکور تلاش کرده تا با روش توصیفی- تحلیلی و براساس مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی داستانهای کوتاه غسّان کنفانی نویسندهی برجستهی فلسطینی و قاسمعلی فراست نویسندهی شهیر ایرانی را از منظر نقد جامعهشناختی مورد بررسی قرار دهد تا تصویری از سالهای(1948- 1967م.) از جامعهی فلسطین و حوادث جنگ تحمیلی در ایران(1359- 1367 هـ.ش) و سالهای بعد از آن را در حوزهی ادبیات جنگ و دفاع از لابهلای سطور به نمایش بگذارد. هدف آن است که رویکرد دوگانه یا همسوی دو مولف به مقولات آسیبزای اجتماعی واقتصادی از منظر نقد جامعهشناختی تبیین گردد. همچنین این پژوهش، نحوهی کاربست عناصر فرهنگی ومولفههای معرفتی در نزد دو نویسنده، با تکیه بر نگاه نقّادانهی آن دو مورد واکاوی قرار میگیرد. نتایج میگوید هردو نویسنده باسبکی رئالیستی وانتقادی حوادث و اوضاع سیاسی، تاریخی و اجتماعی جامعهی خود را به نمایش گذاشته و به نیروهای مسلح و نظامی، شخصیت زنان توجه داشتهاند. غسّان از اوضاع وخیم اقتصادی، دخالت عوامل بیگانه در جامعه و جهل و بیسوادی انتقاد میکند و فراست نیز از نتایج منفی دنیای مدرن، فاصلهی طبقاتی سخن گفته و در باب جنگ، حال و احوال رزمندگان و جانبازان را توصیف میکند. در زمینهی فرهنگی هر دو نویسنده مقام شهادت را میستایند و جلوههای عالم معنویت و آلام درونی انسان را گوشزد میکنند. درونمایهی هر دو داستانها استبدادستیزی و معضلات اجتماعی جامعه و رنجها و ناکامیهای انسان معاصر است.
خلاصه ماشینی:
فضل النقیب در باب داستاننویسی غسان میگوید: «او داستان فلسطینیها را مینوشت؛ اما بعدها خودش در این داستانها روایت شد» (کنفانی، 1391: 13)؛ و قاسمعلی فراست نیز از نویسندگان حوزۀ جنگ و دفاع مقدس در ایران است که آثار پرباری آفرید.
فشار روحی دو زن در داستان دو غریبه، دو آشنا ناشی از شهادت فرزندان دو طرف است؛ اما جنبۀ تفاوت فشار روحی در داستان «هر کس گمشدهای دارد» از فراست در مقایسه با داستانهای غسان در این است که فراست درد روحی را ناشی از دنیای ماشینی و رباتها و ابزارهای خودکار و سیستماتیک و در یک کلام ناشی از نتایج منفی دنیای مدرنی میداند که بر زندگی انسان مسلط شدهاند و امور آن را برعهده میگیرند.
با این تفاوت که حالات درونی و نیز جریان سیال ذهن شخصیتهای داستان غسان نسبت به داستانهای فراست بیشتر است.
5. نتیجه در این پژوهش مجموعه داستانهای کوتاه غسان کنفانی و قاسمعلی فراست براساس تحلیل جامعهشناختی و چارچوب ادبیات تطبیقی تحلیل و نشان داده شد که: - دو نویسنده در زمینۀ ادبیات جنگ و مقاومت، با واقعگرایی انتقادی از اوضاع و حوادث تاریخی، اجتماعی جامعۀ خود انتقاد میکنند و به نیروهای مسلح و نظامی جامعه توجه کرده و از دخالت عوامل بیگانه در جامعه و دشمنانی چون آمریکا و تجاوزهای صهیونیست انتقاد میکنند.