چکیده:
هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل عوامل تاثیر گذار در جهتگیریهای سیاست خارجی ایران و نقش آن در تحقق یافتن اهداف ملی است. عوامل سازنده، تغییردهنده، استمرار و تغییر سیاست خارجی ایران، تعاطی و تقابل این کشور با سایر کشورها یکی از مسائل مهم و کلیدی برای افزایش یا کاهش جایگاه، نفوذ، اقتدار و مشارکت فعال در سطح منطقه و جهان است. پژوهش حاضر میکوشد با استفاده از ابزارهای تحلیلی که «نظریه نقش» در سیاست خارجی ارائه میدهد، به این سؤال اصلی پاسخ دهد که چگونه سیاست خارجی دولتها بر مبنای «برداشت از نقش ملی» شکل میگیرد و این برداشتها چه تأثیری در تحول سیاست خارجی و درنتیجه چه نقشی در دستیابی به اهداف کلان ملی دارد؟ فرضیه اصلی مقاله این است که برداشتهای متفاوت از نقش ملی توسط گفتمانهای تجربهشده در ایران، به اجرای سیاست خارجی متفاوت و گاها متعارض منجر شده است. و درنهایت به این نتیجه میرسیم که تشتت در «برداشت از نقش ملی»، منجر به عدم استفاده مطلوب از ابزار «سیاست خارجی» جهت تحقق اهداف ملی خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
بهویژه اقتضائات درحالتوسعه بودن و هویت انقلبی ایران، میزان تأثیرگذاری افراد بر سیاست خارجی آن را افزایش میدهد؛ بنابراین از منظر صاحبنظران نظریه نقش، ازآنجاکه منافع دولتها معلول نوع تعریف هویت و نقشی است که هیئت حاکمه در هر دولت برای خود تفسیر میکند، در صورت عدم اجماع نظر بین نخبگان سیاسی؛ با تغییر در هیئت حاکمه و گفتمان، ما همچنان شاهد تغییر در تعریف نقشهای ملی و همچنین تفاوت در جهتگیریهای سیاست خارجی هستیم.
بنابراین میتوان گفت که یکی از مشکلت و موانع جدی در دستیابی به اهداف کلن ملی و مسیر پیشرفت کشورهای درحالتوسعه، تغییر دائمی تعاریف مربوط به »نقشهای ملی« و متناسب با آن تغییر در تعاریف منافع ملی، قدرت و امنیت ملی، هویت ملی، نظام بینالمللی در بستر هر گفتمان حاکم است و فراتر از این، این تغییرات و تعاریف متعدد تأثیر شگرفی نیز در اجرای سیاست خارجی برجای گذاشته است )دهقانی فیروزآبادی،١٣٨٤: ١٢( که نتیجتا اغفال از اهداف کلن تعیینشده ملی را دربر خواهد داشت.
بااینکه اهداف کلن و استراتژیک کشور در همه دولتها حول محور تأمین منافع ملی کشور، تحقق اهداف کلن انقلب، تلش جهت ارتقا و توسعه بیشتر از پیش کشور در سطح داخلی، منطقهای و بینالمللی از سوی همه شخصیتهای حاکم پذیرفتهشده است، اما تاکتیکهای اتخاذی یا همان برداشت از نقش ملی در دورههای مختلف باهم متفاوت بوده است؛ بنابراین دولتهای جمهوری اسلمی ایران با هویت برساخته شده از منابع داخلی خود در سطح بینالمللی نقشها و منافعی را برای خود قائل هستند که در جهتگیریهای سیاست خارجی بسیار مهم و حائز اهمیت است.