چکیده:
فرایند جهانی شدن، به افزایش مناطق کلان شهری جهان شتاب بیشتری بخشیده و مشکلات جدیدی بر مشکلات موجودشان افزوده است. گستردگی و پیچیدگی مجموعه مراکز زیست و فعالیت و نواحی هم بستهای که نبض آنها با کلان شهر در یک نقطه میزند، مدیریت کلان شهری را در سطح فراتر از نهادهای منفک و یکایک شهرداری ها ضروری میسازد.
به موازات مشکلات و تهدیدها در منطقه کلان شهری، چالش اصلی مدیریت کلان شهرها استفاده از امکانات و فرصتهای بسیاری است که در بطن آنها وجود دارد. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف واکاوی عوامل موثر بر تحقق پذیری مدیریت یکپارچه شهری در کلانشهر تهران انجام شده است. این نوشتار از نظر عمق مطالعه کاربردی-توسعهای و از لحاظ ماهیت و روش مبتنی بر رویکرد توصیفی و تحلیلی می باشد.
روش پژوهش ترکیبی از نوع پیمایشی و اسنادی است و گردآوری اطلاعات و داده ها از طریق پرسشنامه محقق ساخته و جامعه آماری آن را دو گروه مدیران شهری، متخصصین و خبرگان شهری تهران تشکیل می دهند. با تکیه بر روش تحلیل عاملی تعداد 5 عامل از 27 شاخص مورد مطالعه احصاء گردید که همگی دارای مقادیر ویژه بالای یک میباشد و جمعا 501/68 درصد از واریانس را تبیین میکنند. همچنین نتایج بهدست آمده نشانگر این است که مولفه های بسترهای قانونی با ضریب همبستگی 805/0، ضعف زیرساختهای اطلاعاتی برای مدیریت یکپارچه شهری 801/0، همپوشانی وظایف سازمانی در ارگانهای مختلف مربوط به مدیریت شهری 782/0، عدم تدقیق جایگاه نظام مدیریت شهری نزد سازمانهای ذی مدخل همسطح 784/0 و تعدد نگرش و دیدگاه های سیاسی با ضریب 777/0 موثرترین و تاثیرگذارترین عوامل در تحقق پذیری مدیریت یکپارچه کلانشهر تهران از دیدگاه مدیران شهری و کارشناسان شناسایی شدند.
خلاصه ماشینی:
مدیریت یکپارچه شهری، کلانشهر، مدیریت کلانشهری، تحلیل عاملی ، کلان شهر تهران بیان مساله امروزه با توجه به رشد و گسترش کالبدی – فضایی و جمعیتی و نیز تعدد و پیچیدگی مسائل و چالش های شهرها، نیاز به مدیریت یکپارچه شهری برای اداره امور عمومی شهرها بیش از پیش روشن شده است .
در همین راستا هدف اصلی این پژوهش واکاوی عوامل موثر در تحقق پذیری مدیریت یکپارچه شهری در کلانشهر تهران است .
قالیباف و همکاران(١٣٩٢) در پژوهشی تحت عنوان نقش تقسیمات شهر در مدیریت یکپارچه شهری برای نمونه کلانشهر تهران را مورد بررسی قرار داده اند و نتایج آن ها بیانگر ان است که تقسیم فضای شهری به صورت سلسله مراتبی می تواند به عنوان بسترساز شکل گ ری ی مدیریت یکپارچه عمل کرد که این امر به نوبه خود می تواند یکپارچگی ذینفعان، یکپارچگی فضایی ، یکپارچگی سیاست گذاری و یکپارچگی عملکردی را به دنبال داشته باشد.
در این بخش عامل ها عبارتند از: تعدد نگرش و دیدگاههای سیاسی ، بخشی نگر بودن دیدگاهها و نگرشهای مدیریتی در سازمانهای مختلف مربوط به مدیریت شهر، وجود ادراک مشترک از موضوع نزد مدیران میانی ، سطح گفتمان مطروحه در حوزه ضرورت نهادینه شدن مدیریت یکپارچه شهری، برداشت های مختلف از یکپارچگی در سیاست گذاری به یکپارچگی در اجرا، سطح و میزان نهادینه شدن رویکرد نگرش سیستمی و یکپارچه .
(1998), Urban management in developing countries, Cities, 15(6), 463- 471; 23.
Mcgill, Ronald (1998),Urban Management In Developing Countries, Cities, Vol 15, No 6, pp 463–471; 24.
Managing horizontal government: The politics of Co-ordination, Public Administration, 76(2), 295–311; 26.