چکیده:
مطالعۀ شخصیت و آرای کلامی دانشمندان امامیِ متقدم در ادوار گوناگون میتواند زمینه را برای تدوین تاریخ جامع کلام امامیه فراهم کرده، این خلأ علمی را پوشش دهد. محمدبنحسن صفّار یکی از شخصیتهای بزرگِ مکتب قم در قرن سوم هجری است. برآیند دادههای تاریخی آن است که وی در میان علوم دینی، بیش از همه، به فقه اهتمام داشته است. با این وجود، او را میتوان متکلم نیز دانست. حجم بالای روایتهای اعتقادی او این مدعا را اثبات میکند. برخی از آثار او همچون کتاب الرّد علی الغلات و کتاب بصائر الدرجات نیز از شواهد این مدعاست. این تحقیق با رویکرد توصیفی- تحلیلی به دنبال تبیین شخصیت و آرای کلامی این دانشمند امامی اثرگذار است.
از اهم آرای کلامی وی در خداشناسی میتوان فطری بودن معرفت الهی، شناخت خدا از طریق اسماء و صفات، شرک بودن هرگونه تشبیهِ خداوند به مخلوقات، توقیفی بودن اسماء و صفات، صفتِ فعل دانستن ارادۀ الهی و حصول بداء برای خداوند را نام برد. در باب پیامبرشناسی و امامشناسی میتوان به ضرورت شناخت پیامبران و وجوب اطاعت از آنان، تفویض امور دین به حضرت محمد(ص) از میان انبیای الهی، اعلم بودن پیامبر از انبیای دیگر، اصل بودن عقیدۀ امامت در آموزههای دینی، ضروری بودن وجود امام، نصب الهی ائمه(ع)، اعلم بودن ائمه(ع)، گستردگی منابع و دامنۀ علم ائمه(ع)، عصمت ائمه(ع)و ولایت آنان در تکوین بهعنوان اهمّ آرای کلامی وی اشاره نمود.
خلاصه ماشینی:
" به ضرورت شناخت پیامبران و وجوب اطاعت از آنان، تفویض امور دین به حضرت محمد9 از میان انبیای الهی، اعلم بودن پیامبر از انبیای دیگر، اصل بودن عقیدۀ امامت در آموزههای دینی، ضروری بودن وجود امام، نصب الهی ائمه:، اعلم بودن ائمه:، گستردگی منابع و دامنۀ علم ائمه:، عصمت ائمه:و ولایت آنان در تکوین بهعنوان اهم آرای کلامی وی اشاره نمود.
از سویی، روایات بسیاری انسان را به شناخت خدا توصیه کرده است (طوسی، 1407ق، ج6: 141) و از دیگر سو، در برخی روایات از تکلم و بحث دربارۀ خدا نهی شده است، مانند نقلی از صفار که از سخن گفتن در آنچه مافوق عرش است نهی کرده (ابنبابویه، 1398ق: 455) و آن را موجب گمراهی دانسته است (همو، 1376: 417) و، همچنین، اهل مخاصمه در آن را انسانهای بیورع و شکاک میداند (همو، 1398ق: 458) یا بنابر نقل دیگری از صفار، امام رضا7 شخصی به نام عباسی را از سخن گفتن در توحید بازداشتهاست (همان: 95).
در باب پیامبرشناسی و امامشناسی میتوان به ضرورت شناخت پیامبران و وجوب اطاعت از آنان، تفویض امور دین به حضرت محمد9 از میان انبیای الهی، اعلم بودن پیامبر از انبیای دیگر، اصل بودن عقیدۀ امامت در آموزههای دینی، ضروری بودن وجود امام، نصب الهی ائمه، اعلم بودن ائمه، گستردگی منابع و دامنۀ علم ائمه، عصمت ائمه و ولایت آنان در تکوین بهعنوان اهم آرای کلامی وی اشاره نمود.