چکیده:
یکی از مباحث جدی در منطق و فلسفه و معرفتشناسی بحث علم و اقسام آن است. از زمان بسیار دور، در فلسفه و منطق اسلامی، علم به دو قسم تصور و تصدیق تقسیم شده است. اما در این میان، حقیقتِ تصدیق بهخصوص از زمان شیخ اشراق مورد توجه جدی قرار گرفته است. به عقیدۀ او، تصدیق از سنخ علم نیست، هرچند میتواند متعلق علم قرار گیرد. این در حالی است که از نظر حکما تصدیق بهدرستی علم تلقی میشود. از سوی دیگر، فخرالدین رازی، ضمن آنکه تصدیق را گونهای از علم دانسته، آن را مرکب از تصورات و حکم میداند، حال آنکه از نظر حکما، تصدیق، بهعنوان علم، حقیقتِ بسیطی است. البته، در اینجا این نکته حایز اهمیت است که اگر تصور و تصدیق دو قسم از علم هستند، بنابراین، هریک از این دو قسم باید با قیدی از دیگری جدا شوند و اساسِ مقسمْ هر چیزی باشد، قسم همان مقسم با قیدی است. بنابراین، چگونه میتوان قایل بود که تصدیقْ یک حقیقت بسیط است. ازاینرو، ملاصدرا، با تحلیل بسیار دقیق، تصدیق را یک حقیقت بسیط در عین مرکب تحلیلی میداند. از نظر ملاصدرا، تصدیقْ تصوری است که عین حکم است و حکم در تصدیق بهمنزله فصل و اصل تصور و ادراک جنس آن شمرده میشود. لذا، حکم مانند هر فصلی به عین حصهای از جنس موجود است. از نظر ملاصدرا، بیان حکما در بساطت تصدیق و شرطیت تصور برای آن به رأی او بازمیگردد.
خلاصه ماشینی:
تعریفی که شیخ اشراق در باب حقیقت تصدیق ذکر میکند این است: « همانا علم یا تصور است که همان حصول صورت شیء نزد عقل است و یا تصدیق است که همان حکم بر تصورات با نفی ویا اثبات است.
از نظر خواجه نصیرالدین طوسی، فخرالدین رازی با آوردن این مطالب با دیگر حکما مخالفت نموده است، چراکه تصدیق از نظر فخرالدین رازی عبارت است از تصور موضوع و محمول و نسبت حکمیهای که بین آنها واقع میشود، همانطور که تصور همان ادراک سادۀ بدون حکم است.
البته، ملاصدرا در بین منطقدانان مستثنا است که حقیقت تصدیق در نظر او ـ همانطور که خواهد آمد ـ علم بسیطی است که عین تصدیق است، نه آنکه تصدیق حکم بهتنهایی باشد و شرط آن تصور موضوع و محمول.
اما در مورد فخرالدین رازی این نکته حایز اهمیت است که آیا او حکم را از سنخ ادراک میداند یا نه؟ اگر وی حکم را از سنخ ادراک نداند، پس، او در اینکه علم همواره تصور است و حکم از سنخ علم نیست با شیخ اشراق همرأی خواهد بود.
از نظر فخرالدین رازی، تصدیق مرکب از چند تصور همراه با حکم میباشد، در حالی که ـ همانطور که ذکر شد ـ شیخ اشراق تصدیق را امری بسیط دانسته است.
ـ ملاصدرا، ضمن اذعان به اینکه تصدیق نوعی علم بسیط است، آن را در تحلیل ذهنی، مرکب از جنس ادراک و فصل که از سنخ وجود است و آن همان فعل نفسانی حکم است میداند.