چکیده:
اگر کسی در سخنان ائمه(ع)، خصوصا کلمات امام هادی(ع) مطالعهای داشته باشد، صورتهای بلاغی سخنانشان را به خوبی درک مینماید، که بعضی از آنها در به کارگیری روشهای مختلف علم بیان، برمیگردد، مانند فنّ استعاره، کنایه و انواع مختلف مجازها، و برخی دیگر به استفاده از روشهای علم معانی، همچون اسلوب تقدیم و تاخیر، و جملههای خبریه و انشائیه، و همچنین قدم را فراتر گذاشته و برخی از اسلوبهای فنّ بدیع، مثل جناس به تمام انواع آن را به کار میگیرد. آنچه در این مقاله بدان پرداخته شده پژوهشی در بعد بلاغی دعاهای امام هادی(ع) میباشد که تاکنون کسی در مورد آن تحقیقی انجام نداده است. روش بحث روش فنی میباشد که قائم بر بحث از جوانب مختلف از راه بحث در نمونهها از کلام شریف امام (ع) برای تبیین موارد مورد نظر است. نگارنده در پیشگفتار به بحث در منزلت دعا نزد اهل بیتعلیهم السلام پرداخته و سپس در سه بحث مطلب را ادامه داده است: مبحث اوّل حاوی اسلوبهای علم معانی در دعای امام هادی(ع) است، مبحث دوم در بردارندهی شیوههای علم بیان در ادعیهی آن حضرت(ع) میباشد، مبحث سوم حاوی گونههای علم بدیع در ادعیهی امام (ع) است. و در خاتمه چکیدهای از مهمترین مطالبی که در این بحث به آن رسیده آورده است.
خلاصه ماشینی:
بعد از دقت در این کلام نورانی ملاحظه میکنیم که امام از معنای مجازی ندا و نهی استفاده کرده، و نهی مستفاد در دعا برای بیان فضل سجود قصد خبریت از آن شده، و از شیوهی نهی به جهت قوت در دلالت بر مقصود استفاده شده، و احتمال خروج نهی از معنای حقیقی آن و ارادهی </یا ثقتی ورجائی لا تحرق وجهی بالنار بعد سجودی لک ></یا کبیر کل کبیر، یا من لا شریک له ولا وزیر، یا خالق الشمس والقمر المنیر، یا عصمة الخائف المستجیر، یا مطلق المکبل الأسیر، یا رازق الطفل الصغیر، یا جابر العظم الکسیر، یا راحم الشیخ الکبیر، یا نور النور، یا مدبر الأمور، یا باعث من فی القبور، یا شافی الصدور ></یا> معنی امتنان نیز میرود، و اگر چه سجود از اعظم افعال است لکن در نزد فیض عطای الهی چیزی به حساب نمیآید، و این نهی بالنسبه به مرادی که امام قصد القای آن را داشته است به صورت غیر مستقیم اثری عمیق دارد، و آن وجوب اجتناب انسان از آتش جهنم به وسائلی که روایت در آن وارد شده میباشد، همچون عمل صالح و دوری از گناهان، تقوی در معاصی، دعا و خضوع برای خداوند.
و از مثالهائی که </وصل خلاف فصل میباشد، پس وصل عطف جملهای بر جملهی دیگر است فقط با واو و نه با دیگر حروف عطف ></وصل عطف بعضی از جملهها بر بعض دیگر است، و فصل ترک آن است ></بلاغت معرفت فصل و وصل است ></این فن در علم معانی راهی دشوار دارد و به جز فردی که درک سالمی در زبان عرب دارد کسی آن را به خوبی درک نمیکند ></علی کظم الغیظ></للتقی></مخالفا> در آن امام علیهالسلام این اسلوب را استعمال کرده: <مناهل کراماتک بجزیل عطیاتک متوعة، وأبواب مناجاتک لمن أمک مشرعة، وعطوف لحظاتک لمن ضرع إلیک غیر منقطعة، وقد ألجم الحذار، واشتد الاضطرار، وعجز عن الاصطبار أهل الانتظار، وأنت اللهم بالمرصد من المکار >.