چکیده:
برخی متفکران معاصر همچون انسکوم، گیچ و فوت با نگاه به نظریات ارسطو در باب اخلاق، مکتب فلسفی جدیدی تحت عنوان فضیلتگرایی نوارسطویی خلق کردند که بهواسطه آن بتوانند مسائل اخلاقی در دوران معاصر را حل کنند. فیلیپا فوت یک واقعگرای اخلاقی تمام عیار است و در این مقاله سعی میکنیم به بررسی دیدگاههای وی در این باب بپردازیم؛ به همین دلیل ابتدا تعریفی از واقعگرایی اخلاقی در دوران معاصر و مؤلفههای مختلف آن ارائه خواهیم دادیم. واقعگرایی اخلاقی دارای چهار مولفه متمایز میباشد که هر نحله واقعگرایی ممکن است یکی از این مولفههای چهارگانه را بپذیرد و دیگری را رد کند؛ اما فوت به هر چهار مؤلفه باور دارد. فوت واقعگرایی خود را تحت نظریه هنجارمند بودن طبیعی مطرح میکند، به این معنی که هنجارهای اخلاقی را باید از طبیعت گونهای که فرد به آن تعلق دارد استخراج کرد و رفتار افراد آن نوع را با توجه به ویژگیهای طبیعی آن نوع مورد قضاوت قرار داد.
خلاصه ماشینی:
همان طور که براي صادق بـودن گـزاره دوم لازم اسـت ديدگاه واقع گرايان با عقل سليم ٤ تطابق خوبي دارد، حقيقتي متناظر با آن وجـود داشـته باشـد، بايـد حقيقتـي زيرا آنها معتقدند گزاره هاي اخلاقي راجع به اموري در متناظر با گزاره اول نيز در جهان واقع وجود داشته باشـد جهان خارج صـحبت مـيکننـد و مـيتواننـد صـادق يـا که آن را صـادق کنـد؟ واقـع گرايـان اخلاقـي همچـون کاذب باشند.
بزرگي کـه طبيعـت گراهـاي ذهنيـت گـرا بـا آن روبـرو محتواي ذهني افراد درواقع آن حقايق واقعـي در جهـان هستند و بايد به آن پاسـخ دهنـد ايـن اسـت کـه اخـلاق خارج هستند که اخلاق به آن ها رجوع دارد، ازنظر ايـن جامع و شامل همه افراد است ولي آنچه که ما بـه عنـوان دسته فيلسوفان ، آن اشيا و صفات اخلاقي واقعـي کـه در بنياد طبيعت گرايي ذهنيت گرا معرفي کرديم امور ذهنـي جهان وجود دارند و طبيعي هستند، همين گـرايش هـاي متعلق به افراد خاص اسـت ، حـال چطـور ممکـن اسـت ذهني ما هستند (٢٠١٥ Papineau, fall).
ساده ترين تعريفي که فوت و ساير خود را حفظ کند؟ پاسخ مايکل اسـميت بـه ايـن مسـأله طبيعت گرايان غيرذهنيت گرا از نگاه خود ارائه ميدهنـد ايـن اسـت کــه بنيـاد اخـلاق ، گــرايش هـاي اخلاقــي و اين است که خوبي اخلاقي بايـد در مقايسـه بـا سـلامت گرايش هاي ذهني ايده آل و معقول انسان هـا هسـتند؛ بـا جسماني فهـم شـود.