چکیده:
در منظومة اصول عقاید اسلامی آفریدگار جهان عدل مطلق و احسن الخالقین است، از
سوی دیگر وقوع حوادثی ویرانکننده مانند سیل و زلزله با آن عقیده ناسازگار به نظر
میرسد. مقاله در پاسخ این شبهه نوشته شده و نشان میدهد که این رویدادها طبیعی و
اجتنابناپذیر است و در راستای یکی از سنتهای قطعی خداوند که آزمون انسان است
میباشد. تا معلوم شود آدمی در هر پیشامد و موقعیت چه رفتاری دارد.
اگرنگاهی گسترده -نه موردی خاص -و از بالا به حوادث جهان داشته باشیم
میپینیم چنان که از آیات قرآن برمیآید آنچه ما شرمیخوانیم نه تنها ضروری است»
بلکه در نظام کلی دنیا «خیر» است. یا اگر برای گروهی شراست در کل خیرآن بیش از
شرش میباشد.ء و خیرو شرمانند دو قطب مثبت و منفی در مدار الکتریکی است که به
ظاهر مخالفاند اما برای ایجاد برق و روشنایی مددکار یکدیگراند.
شرواقعی از شیطان و نفس بدفرمای است که «شر اخلاقی» است، و تباهی افراد و
خانوادهها و جامعه ازآن است، و ازآن بدتر ظلمی که مستکبران با جنگافروزی به
کشورهای دیگرمیکنند» نه از حوادثی نادرالوقوع مثل زلزله .
خلاصه ماشینی:
اگر نگاهی گسترده _ نه موردی خاص _ و از بالا به حوادث جهان داشته باشیم میبینیم چنان که از آیات قرآن برمیآید آنچه ما شر میخوانیم نه تنها ضروری است، بلکه در نظام کلی دنیا «خیر» است، یا اگر برای گروهی شر است در کل خیر آن بیش از شرش میباشد، و خیر و شر مانند دو قطب مثبت و منفی در مدار الکتریکی است که به ظاهر مخالفاند اما برای ایجاد برق و روشنایی مددکار یکدیگراند.
1 خداوند عقیده و باوری که هر کس در دل دارد و در رویارویی با حوادث خیر یا شر ضمن رفتارش نشان میدهد، معلوم میکند و برابر آن به وی پاداش میدهد، و این است آزمایش آدمی که سنت تغییرناپذیر خدای حکیم است و در قرآن مجید به آن تصریح شده است: (أحسب الناس أن یترکوا أن یقولوا آمنا وهم لا یفتنون * ولقد فتنا الذین من قبلهم فلیعلمن الله الذین صدقوا ولیعلمن الکاذبین) (عنکبوت/ 2_3): «آیا مردم پنداشتند که تا گفتند ایمان آوردیم رها میشوند و مورد آزمایش قرار نمیگیرند؟ و به یقین کسانی را که پیش از اینان بودند آزمودیم، تا خدا آنان را که راست گفتهاند معلوم کند و دروغگویان را [نیز] معلوم کند».
به رعایت کوتاهی مقال گزیدهای از آنچه در بحث از شرور (بخش 3) نوشتهاند نقل میشود: «از نظر اسلام مسئله شرور به شکل دیگری [غیر از آنچه ثنویه قائل بودند] حل میگردد، و آن این است که گرچه در یک حساب امور جهان به دو دستۀ نیکیها و بدیها تقسیم میگردد، ولی در یک حساب دیگر هیچگونه بدی در نظام آفرینش وجود ندارد.