چکیده:
بحرانها بهعنوان متغیرهای دائمی سیاست بینالملل هنگامی که بهوقوع میپیوندند از سوی بازیگران مؤثر نظام بینالملل برای مدیریت و کنترل آنها اقداماتی صورت میگیرد. شورای امنیت بهعنوان مسئول اصلی حفظ صلح و امنیت بینالملل یکی از این بازیگران است. با توجه به اقدامات این نهاد در بحرانهای متعدد این پرسش مطرح است که ایفای نقش آن در بحرانها متأثر از چه عواملی است؟ در پاسخ، این فرضیه مطرح میشود که ایفای نقش شورای امنیت در مدیریت بحرانها متأثر از ماهیت بحران، گستردگی بحران و سیاست قدرتهای بزرگ است. یافتههای پژوهش هم نشان میدهد که عواملی همچون گستردگی بحران، تنوع مسائل در آن و حضور بازیگر مداخلهگر مؤثر در موضعگیریها و اقدامات این نهاد، تأثیرگذار است.
Nowadays، perhaps more than any time before، both politicians and political philosophers are struggling with the question of minorities. The main question here، in this article، is about the historical role of minorities in the democracy project. We tend to present a new definition of the concept of minority which is mostly inspired by the political philosophy of Deleuze and Guattari. This will help us to rediscover various dimensions of ‘special situation’ of minorities in modern societies. According to this novel perspective، we suggest an effective alternative for defending the essential rights of minorities which replaces the identarian politics and aims to deconstruction of the duality of majority/minority. In the end، by rejecting the presuppositions about the majority identity and the minority identity at the same time، we see how، with ‘becoming minority’ as its revolutionary principle، a new image of democracy will appear.
خلاصه ماشینی:
در زمینۀ فرستادن نیروهای حافظ صلح با اینکه در چارچوب توافقنامۀ مینسک ناظران سازمان همکاری و امنیت اروپا به منطقه فرستاده شده بودند و از دوطرف هم خواسته شده بود که دسترسی کامل ، ایمن و بدون قیدوشرط ناظران به همۀ مناطق و انتقال اطلاعات برای حصول اطمینان از عقب نشینی سلاح های سنگین را تضمین کنند؛ اما در این میان موضع گیری منفعلانۀ شورای امنیت به عنوان نهادی پیشگام در زمینۀ عملیات حفظ صلح درخور توجه است .
در بحران سوریه با توجه به گستردگی بحران و تنوع مسائل آن همانند آوارگان و پناه جویان ، مسئلۀ استفاده از سلاح های شیمیایی علیه غیرنظامیان ، موانع سر راه ارسال کمک های بشردوستانه ، شورا کوشید تا با تصویب بیش از ٧ قطعنامه ، فرستادن فرستاده ویژه ، تشکیل هیئت نظارت و کمیتۀ حقیقت یاب نقش پررنگی را ایفا کند؛ اما درباره بحران اوکراین به دلیل محدودبودن گستره بحران از نظر مسائل و موضوعات ، مداخلۀ شورای امنیت محدود بود و فقط به صدور یک قطعنامه خلاصه شد.
حضور بازیگری مثل روسیه در هر دو بحران که به عنوان عضو دائم شورای امنیت از حق وتو نیز برخوردار است بر نقش و عملکرد این سازمان تأثیر داشته است ؛ به گونه ای که در بحران سوریه وتوهای مکرر روسیه به هنگام تصویب قطعنامه ها مانع بزرگی در راه اقدامات شورای امنیت بود، برای نمونه هنگام تصویب قطعنامۀ ٢١١٨ این مقاومت و مخالفت های روسیه بود که مانع آن شد که حملۀ نظامی علیه دمشق در پیش نویس قطعنامه گنجانده شود و فقط امحای سلاح های شیمیایی مورد وفاق بین المللی قرار گیرد.